عشق و شکست پارت 15
جونگوک و ا/ت میرن اتاق و جونگوک ا/ت رو می اندازه رو تخت و بهش می گه:من دوستت دارم ا/ت
ا/ت:منم ولی فکر می کردم تو دوست دختر داری
جونگوک:من فقط به قرارداد مسخره باهاش نوشتم.ولی خانواده ام می خوان از تو وارث داشته باشم نمی خوام مادر بچم یه هرزه باشه .
*ا/ت ذوق می کنه
جونگوک شروع می کنه قلقلک دادن ا/ت
ا/ت:نکن جونگوک نکن ههههههه(مثلا داره می خنده)
*ا/ت یهو حالش بده میشه میره دستشویی و بالا میاره.
جونگوک:ا/ت خوبی بیا بریم بیمارستان
*باهم میرن بیمارستان و ا/ت میره اتاق ازمایشگاه
ویو مین سو
چند وقته جونگوک بهم توجه نمی کنه پس تعقیبش کردم با اون دختره هرزه بود رفتن بیمارستان داشت آزمایش میداد.
رفتم پیش یکی از پرستارهای اونجا و ازش پرسیدم خانم کیم ا/ت برای چی اینجاست بهم گفت نمی تونیم اطلاعات خصوصی بهتون بدین
مین سو:اگه بهم بگی یه پول توپ بهت میدم
پرستار:ولی
مین سو:ولی چیی
پرستار چون ایشون حالشون بد بوده اومدن بیمارستان
مین سو:جواب آزمایش ها رو بده
پرستار :بفرمایید
مین سو:دختره ی هرزهه ....تو باید یکاری کنی.
ویو جونگوک
ا/ت از بخش آزمایشگاه اومد بیرون .
جونگوک:بیا اینو بخور
ا/ت:نه مرسی حالت تهوع دارم.
*پرستار میاد بیرون
پرستار:خانم کیم ا/ت شمایین؟؟
ا/ت:بله
پرستار:تبریک میگم شما از آقای کیم تهیونگ باردارید.
ا/ت:هاا آق قا کیم کیم تتهیونگ؟
پرستار:بله
*جونگوک عصبی میشه
جونگوک: هرزه پاشو بریم.
ادامه دارد...
#فیک #سناریو #وانشات
ساری اگه بد بودد.مایل به حمایت؟؟✨
میگم می دونم زوده ولی برای فیک بعدی که در مورد ازدواج اجباریهه
کی باشه شخصیت اصلیش ؟!
ا/ت:منم ولی فکر می کردم تو دوست دختر داری
جونگوک:من فقط به قرارداد مسخره باهاش نوشتم.ولی خانواده ام می خوان از تو وارث داشته باشم نمی خوام مادر بچم یه هرزه باشه .
*ا/ت ذوق می کنه
جونگوک شروع می کنه قلقلک دادن ا/ت
ا/ت:نکن جونگوک نکن ههههههه(مثلا داره می خنده)
*ا/ت یهو حالش بده میشه میره دستشویی و بالا میاره.
جونگوک:ا/ت خوبی بیا بریم بیمارستان
*باهم میرن بیمارستان و ا/ت میره اتاق ازمایشگاه
ویو مین سو
چند وقته جونگوک بهم توجه نمی کنه پس تعقیبش کردم با اون دختره هرزه بود رفتن بیمارستان داشت آزمایش میداد.
رفتم پیش یکی از پرستارهای اونجا و ازش پرسیدم خانم کیم ا/ت برای چی اینجاست بهم گفت نمی تونیم اطلاعات خصوصی بهتون بدین
مین سو:اگه بهم بگی یه پول توپ بهت میدم
پرستار:ولی
مین سو:ولی چیی
پرستار چون ایشون حالشون بد بوده اومدن بیمارستان
مین سو:جواب آزمایش ها رو بده
پرستار :بفرمایید
مین سو:دختره ی هرزهه ....تو باید یکاری کنی.
ویو جونگوک
ا/ت از بخش آزمایشگاه اومد بیرون .
جونگوک:بیا اینو بخور
ا/ت:نه مرسی حالت تهوع دارم.
*پرستار میاد بیرون
پرستار:خانم کیم ا/ت شمایین؟؟
ا/ت:بله
پرستار:تبریک میگم شما از آقای کیم تهیونگ باردارید.
ا/ت:هاا آق قا کیم کیم تتهیونگ؟
پرستار:بله
*جونگوک عصبی میشه
جونگوک: هرزه پاشو بریم.
ادامه دارد...
#فیک #سناریو #وانشات
ساری اگه بد بودد.مایل به حمایت؟؟✨
میگم می دونم زوده ولی برای فیک بعدی که در مورد ازدواج اجباریهه
کی باشه شخصیت اصلیش ؟!
۳۱.۶k
۰۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.