جزییات بچگی کارای
و کِین که مونده بود تا خواهرش تموم کنه کلاسشو متعجب بود از اون همه قدرت کارای خلاصه بعد از اون کلاس دیگه کارای نتونست به دلایلی بره اون کلاس و مایکی و کارای همونجا عاشق هم شده بودن یعنی عشق بچگی
و یه فکت کوچیک هم بگم تموم شه
اینکه وقتی کارای رفت تو مافیا به رییس مافیا گفت مادر و پدرش رو بکشن و اونا کشتن چون مادر و پدرش معتاد بودن و ولش کرده بودن
البته کانا وکِین خیلی ناراحت نشدن چون اوناهم دل خوشی از مادر پدرشون نداشتن
___
اینم پایان گذشته ی کارای از فردا پارت میزارم از سناریو این چند تا پارت فقط گذشته کارتیه اگه لایک به حد نصاب برسه پارت از خود سناریو میزارم امیدوارم خوشتون اومده باشه🙂🧸
و یه فکت کوچیک هم بگم تموم شه
اینکه وقتی کارای رفت تو مافیا به رییس مافیا گفت مادر و پدرش رو بکشن و اونا کشتن چون مادر و پدرش معتاد بودن و ولش کرده بودن
البته کانا وکِین خیلی ناراحت نشدن چون اوناهم دل خوشی از مادر پدرشون نداشتن
___
اینم پایان گذشته ی کارای از فردا پارت میزارم از سناریو این چند تا پارت فقط گذشته کارتیه اگه لایک به حد نصاب برسه پارت از خود سناریو میزارم امیدوارم خوشتون اومده باشه🙂🧸
۲.۰k
۱۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.