💛My little model💛
پارت ۹
تهیونگ اومد بیرون هیکلش خیره کننده بود دلم
میخواست ازش چشم بر ندارم ولی میخواست لباس
بپوشه مجبور شدم برم بیرون
تهیونگ: اینا لباسای خودته یا قبلا هم با پسر زندگی
میکردی
ا/ت: نترس همه لباسا مال خودمه
تهیونگ: لباسات چقدر خوب اندازمه
ا/ت: میزاری بیام تو ببینمت
تهیونگ: اره بیا من لباس پوشیدم
رفتم داخل لباسا خیلی توی تنش خوب بود موهای
خیسش که روی صورت ریخته بود جذاب ترش کرده
بود داشتم میمیردم از جذابیتش
تهیونگ: چی شد چرا هیچی نمیگی
ا/ت: هاااا اخه ولش کن
خب ببینم عیبی نداره چند روز پیشم بمونی
تهیونگ: باید به مدیر برنامه ام اطلاع بدم
شب شده بود شامون رو خوردیم رفتیم بخوابیم اول
میخواست روی مبل بخوابه دستشو گرفتم بردم توی
اتاق
ا/ت: پیشم بخوام
تهیونگ: اخه
ا/ت: عهههه ته ته
تهیونگ: باشه
ویو تهیونگ
ا/ت انگار داشت از درون نابود میشد و درد داشت تنها
کاری که میتوانستم براش بکنم این بود که محکم
بغلش کنم تا یکم آروم بشه
ا/ت: بابا لطفا ولم کن من نمیخوام پیش تو بمونم😭
تهیونگ: ا/ت بیدار شو داری کابوس میبینی
ا/ت با چشمای خیس از خواب پرید
ا/ت: ببخشید اگه بیدارت کردم معمولا زیاد تو خواب
حرف میزنم
تهیونگ:عیبی نداره بیدار بودم
شنیدم بغل کردن باعث آرامش میشه پس بغلت میکنم
تا راحت بخوابی
تهیونگ اومد بیرون هیکلش خیره کننده بود دلم
میخواست ازش چشم بر ندارم ولی میخواست لباس
بپوشه مجبور شدم برم بیرون
تهیونگ: اینا لباسای خودته یا قبلا هم با پسر زندگی
میکردی
ا/ت: نترس همه لباسا مال خودمه
تهیونگ: لباسات چقدر خوب اندازمه
ا/ت: میزاری بیام تو ببینمت
تهیونگ: اره بیا من لباس پوشیدم
رفتم داخل لباسا خیلی توی تنش خوب بود موهای
خیسش که روی صورت ریخته بود جذاب ترش کرده
بود داشتم میمیردم از جذابیتش
تهیونگ: چی شد چرا هیچی نمیگی
ا/ت: هاااا اخه ولش کن
خب ببینم عیبی نداره چند روز پیشم بمونی
تهیونگ: باید به مدیر برنامه ام اطلاع بدم
شب شده بود شامون رو خوردیم رفتیم بخوابیم اول
میخواست روی مبل بخوابه دستشو گرفتم بردم توی
اتاق
ا/ت: پیشم بخوام
تهیونگ: اخه
ا/ت: عهههه ته ته
تهیونگ: باشه
ویو تهیونگ
ا/ت انگار داشت از درون نابود میشد و درد داشت تنها
کاری که میتوانستم براش بکنم این بود که محکم
بغلش کنم تا یکم آروم بشه
ا/ت: بابا لطفا ولم کن من نمیخوام پیش تو بمونم😭
تهیونگ: ا/ت بیدار شو داری کابوس میبینی
ا/ت با چشمای خیس از خواب پرید
ا/ت: ببخشید اگه بیدارت کردم معمولا زیاد تو خواب
حرف میزنم
تهیونگ:عیبی نداره بیدار بودم
شنیدم بغل کردن باعث آرامش میشه پس بغلت میکنم
تا راحت بخوابی
۸.۹k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.