پدرخوانده Part:18
سلاممم واقعا ممنون به خاطر حمایت هااا
ملسییی
فلیکس: ارباب مشخصات خانم ا...
(کوک با چشم به ا.ت اشاره کرد
مشخصات درمورد ا.ته)
کوک: خانم...
فلیکس: خانم آرتا🤣🤣 (عجب اسمیی)
کوک: اهان باشه تو برو ولی بعدا باهات کار دارم
فلیکس: چشم
ا.ت: بابا پس مامان بزرگ کوو؟؟
کوک: مامان بزرگ؟ امم اون خسته بود برای همین رفت خونه
ا.ت: اهاا باوشه
(بعد غذا)
ویو ا.ت
از سر میز پاشدم و تشکر کردم و رفتم رو کاناپه نشستم و تلویزیون رو روشن کردم شروع کردم به کانال عوض کردن اییی حوصلم سر رفتههه به بابا نگاه ککردم دیدم اونجا نیست یااا کجا رفت؟؟
هعیی یکم برم پیش (کیتی اسم گربه) سلام کیتی کوچولو از قفس آوردمش بیرون ناخوناش خیلی دراز بود برای همین باعث شد خراش عمیقی رو دستم بیوفته کیتی از دستم افتاد دردش اونقدر زیاد بود که گریم گرفته بود که یهوو بابا اومد
ویو کوک
ا.ت غذاشو تمومو منم زود رفتم اتاق کارم و به فلیکس گفتم بیاد
(فلیکس= +)
شروع کرد به توضیح دادن درمورد ا.ت
کوک: اینارو خودم میدونم درمورد پدر و مادرش اطلاعات میخوام
+راستش هیچ چیزی در مورد اونها نوشه نشده بود
کوک: همم باشه میتونی بری..... اخه یعنی چی پدر و مادرش کی میتونه باشه که هیچ اطلاعاتی درمورد اونه نیست
از خودش بپرس.... نه نه ممکنه اینجوری از من بدش بیاد ایشش خداا چیکار کنمم
ولش بابا بعدا بیشتر اطلاعات جمع میکنم شاید بتونم چیزی بفهمم
پاشدم رفتم بیرون که یهو صدای ا.ت اومد انگار داشت گریه میکردد
زود رفتم پیشش که دیدم دستشش خونیه و اون گربه سفیده ام پیششه
کوک: ا.ت چیشده
ا.ت: ایی بابایی دستم درد میکنهه
کوک: زخمش یکم عمیقه زود اجوما رو صدا زدم و گفتم جعبه کمک های اولیه رو بیاره
اجوما: بفرماید ارباب
کوک: یکم بتادین رو دستش ریختم که گریش شدتت گرفت هیشش کوچولو الان تموم میشه
باند رو از جعبه آوردم بیرون و دستش رو باندپیچی کردم که نگاهم به صورتش افتاد اونقدر گریه کرده بو که لپاش و نوک دماغش قرمز شده بود اون اون چشمای آبی رنگش اییی خداا
کوک: تموم شد کوچولو حالا بیا بغلم ببینم
(رفت بغلش)
کوک: یعنی اینقدر درد داره هاا
ا.ت: آره خیلی درد داره
کوک: اشکال نداره بزرگ بشی یادتت میره
(پیشونیشو بوسید)
خب خب اینم پارت ۱۸
بچه ها (شاید)یه چند روزی فعالیت نکنم
دقت بفرمایید گفتم (شاید)
نمیدونم درس هامم خیلی زیادهه مخصوصا امتحانات وای وای
صادقانه بگم من دیگه حال
ادامه دادن ندارم😑
لایک:۲۰
کامنت:۳۰
شرطا رو برسونیدددد
اگه زود برسونید همین امشب ۳ پارت میزارممم
ملسییی
فلیکس: ارباب مشخصات خانم ا...
(کوک با چشم به ا.ت اشاره کرد
مشخصات درمورد ا.ته)
کوک: خانم...
فلیکس: خانم آرتا🤣🤣 (عجب اسمیی)
کوک: اهان باشه تو برو ولی بعدا باهات کار دارم
فلیکس: چشم
ا.ت: بابا پس مامان بزرگ کوو؟؟
کوک: مامان بزرگ؟ امم اون خسته بود برای همین رفت خونه
ا.ت: اهاا باوشه
(بعد غذا)
ویو ا.ت
از سر میز پاشدم و تشکر کردم و رفتم رو کاناپه نشستم و تلویزیون رو روشن کردم شروع کردم به کانال عوض کردن اییی حوصلم سر رفتههه به بابا نگاه ککردم دیدم اونجا نیست یااا کجا رفت؟؟
هعیی یکم برم پیش (کیتی اسم گربه) سلام کیتی کوچولو از قفس آوردمش بیرون ناخوناش خیلی دراز بود برای همین باعث شد خراش عمیقی رو دستم بیوفته کیتی از دستم افتاد دردش اونقدر زیاد بود که گریم گرفته بود که یهوو بابا اومد
ویو کوک
ا.ت غذاشو تمومو منم زود رفتم اتاق کارم و به فلیکس گفتم بیاد
(فلیکس= +)
شروع کرد به توضیح دادن درمورد ا.ت
کوک: اینارو خودم میدونم درمورد پدر و مادرش اطلاعات میخوام
+راستش هیچ چیزی در مورد اونها نوشه نشده بود
کوک: همم باشه میتونی بری..... اخه یعنی چی پدر و مادرش کی میتونه باشه که هیچ اطلاعاتی درمورد اونه نیست
از خودش بپرس.... نه نه ممکنه اینجوری از من بدش بیاد ایشش خداا چیکار کنمم
ولش بابا بعدا بیشتر اطلاعات جمع میکنم شاید بتونم چیزی بفهمم
پاشدم رفتم بیرون که یهو صدای ا.ت اومد انگار داشت گریه میکردد
زود رفتم پیشش که دیدم دستشش خونیه و اون گربه سفیده ام پیششه
کوک: ا.ت چیشده
ا.ت: ایی بابایی دستم درد میکنهه
کوک: زخمش یکم عمیقه زود اجوما رو صدا زدم و گفتم جعبه کمک های اولیه رو بیاره
اجوما: بفرماید ارباب
کوک: یکم بتادین رو دستش ریختم که گریش شدتت گرفت هیشش کوچولو الان تموم میشه
باند رو از جعبه آوردم بیرون و دستش رو باندپیچی کردم که نگاهم به صورتش افتاد اونقدر گریه کرده بو که لپاش و نوک دماغش قرمز شده بود اون اون چشمای آبی رنگش اییی خداا
کوک: تموم شد کوچولو حالا بیا بغلم ببینم
(رفت بغلش)
کوک: یعنی اینقدر درد داره هاا
ا.ت: آره خیلی درد داره
کوک: اشکال نداره بزرگ بشی یادتت میره
(پیشونیشو بوسید)
خب خب اینم پارت ۱۸
بچه ها (شاید)یه چند روزی فعالیت نکنم
دقت بفرمایید گفتم (شاید)
نمیدونم درس هامم خیلی زیادهه مخصوصا امتحانات وای وای
صادقانه بگم من دیگه حال
ادامه دادن ندارم😑
لایک:۲۰
کامنت:۳۰
شرطا رو برسونیدددد
اگه زود برسونید همین امشب ۳ پارت میزارممم
۱۵.۹k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.