Part 1 میدونم گفتم فردا میزارم ولی الان وقت دارم دو پارت میزارم
ا.ت ویو
اییی خیلی هیجان دارم آخه بعد از ۵ سال تلاش دارم میرم کنسرت یونگی عرررر
ساعت شش
یه نیستند مشکی پوشیدم و یه شلوار خوب ( عکسش رو میزارم )
آرمی بمبم رو برداشتم و سوار ماشینم شدم خونم نزدیک سالن کنسرت بود پس بست مین دیگه رسیدم پیاده شدم .
صف خیلی شلوغ نشده بود پس سریع رفتم کارای لازم و کردم و رفتم تو سالن (ا.ت ردیف اول )
سر جام واستادم .
۱۰ مین بعد کل سالن پر شد و سالن تاریک شد . از خوشحالی بغض کردم
یونگی وارد سالن شد و با آهنگ مای آمگدلای شروع کرد
بعد از سه تا آهنگ داشت صحبت میکرد که یهو تو چشام زل زد .
منم سرم گیج رفت و سیاهی مطلق.
یونگی ویو
داشتم صحبت میکردم که چششم افتاد به یه فن گرل خیلی خوشگل بود( فشااارر )
تو چشاش نگاه می کردم که دیدم از حال رفت به بادیگارد ها گفتم آوردش رو صحنه
آرمی داد خیلی بلندی زدن.
بعد از چند مین بیدار شد .
ا.ت ویو
وقتی بیدار شدم دیدم یونگی بالا سرم داد کشیدم طوری که حتی خودشم ترسید
&چیشد ؟ خوبی
با تکون دادن سرم تایید کردم
یونگی دستم و دور گردنش انداخت و برد پشت صحنه
*من خوبم میتونم راه برم
&میدونم ولی محض احتیاط .
بیا اینجا دراز بکش
*لازم نیست من خوبم
&باش
با هم برگشتیم رو سن من رفتم پایین
&خب خانم ا.ت میشه .............
اییی خیلی هیجان دارم آخه بعد از ۵ سال تلاش دارم میرم کنسرت یونگی عرررر
ساعت شش
یه نیستند مشکی پوشیدم و یه شلوار خوب ( عکسش رو میزارم )
آرمی بمبم رو برداشتم و سوار ماشینم شدم خونم نزدیک سالن کنسرت بود پس بست مین دیگه رسیدم پیاده شدم .
صف خیلی شلوغ نشده بود پس سریع رفتم کارای لازم و کردم و رفتم تو سالن (ا.ت ردیف اول )
سر جام واستادم .
۱۰ مین بعد کل سالن پر شد و سالن تاریک شد . از خوشحالی بغض کردم
یونگی وارد سالن شد و با آهنگ مای آمگدلای شروع کرد
بعد از سه تا آهنگ داشت صحبت میکرد که یهو تو چشام زل زد .
منم سرم گیج رفت و سیاهی مطلق.
یونگی ویو
داشتم صحبت میکردم که چششم افتاد به یه فن گرل خیلی خوشگل بود( فشااارر )
تو چشاش نگاه می کردم که دیدم از حال رفت به بادیگارد ها گفتم آوردش رو صحنه
آرمی داد خیلی بلندی زدن.
بعد از چند مین بیدار شد .
ا.ت ویو
وقتی بیدار شدم دیدم یونگی بالا سرم داد کشیدم طوری که حتی خودشم ترسید
&چیشد ؟ خوبی
با تکون دادن سرم تایید کردم
یونگی دستم و دور گردنش انداخت و برد پشت صحنه
*من خوبم میتونم راه برم
&میدونم ولی محض احتیاط .
بیا اینجا دراز بکش
*لازم نیست من خوبم
&باش
با هم برگشتیم رو سن من رفتم پایین
&خب خانم ا.ت میشه .............
۸۵۱
۱۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.