اگر حموم باشید و اونا ندونسته بیان داخل:) پارت ۴:)
بچه ها این آخرین پارته فک کنم کل کارکتر ها رو نوشتم آرع ؟:)
.
ایزانا/Izana:
ایزانا باهات تماس گرفت و گفت ۱ ساعت دیگه میاد اونجاس ت هم سریع رفتی ی دوشی بگیری بعد از نیم ساعت ایزانا زود تر اومد و چند بار در زد اما چون ت داخل حموم بودی صدای در رو نشنیدی و ایزانا چند بار در زد و آخر با کلیدی ک ت داده بودی بهش در خونت رو باز میکنه و میاد داخل.
وقتی وارد خونه میشه صدات میزنه اما جوابی نمیشنوه و آخر ب موبایلت زنگ میزنه اما بازم جواب نمیدی آخر خودش دست ب کار میشه کل خونه رو میگرده و آخرش در حموم رو باز میکنه و صدات میزنه ک ت رو داخل حموم میبینه و قبل ازین ک ت داد و بیداد کنی سریع عذرخواهی میکنه و میره بیرون بعد ازین ک میایی بیرون بهت میگه:
ایزانا:ملکه من چهره و بدنش هم مثل ملکه ها بی نقص و عالیه
(منظورش منم ن شما ها ب خودتون نگیرید(-_-;)🔪🔪)
......................................................................................................................................
کاکوچو/Kacocho:
کاکوچو بیرون بود و بهت پیام داد از بیرون چیزی میخوای برات بگیرم ت هم بهش پیام دادی ک یکم برات خوراکی بگیره تا باهم فیلم ببینید و بخورید اونم گفت اوکی ت هم سریع خونه رو تمیز کردی و ی فیلم خوب رو دانلود کردی تا با هم ببینید و بعدش سریع پریدی داخل حموم تا ی دوش سریع بگیری بعد از ی ربع کاکوچو میاد خونه و میبینم ت داخل پذیرایی نیستی و خوراکی ها رو باز میکنه و داخل چند تا ظرف جداگانه میریزه و روی میز داخل پذیرایی میزاره و بعدش وارد اتاق میشه و لباساش رو عوض میکنه و بعدش یادش میوفته کادویی ک برای ت خریده بود رو داخل حموم گذاشته بود و وارد حموم میشه ک ت رو میبینم و بدون هیچ حرفی از حموم خارج میشه. بعد از حمومت میاد پیشت و کادورو بهت میده و بهت میگه:
کاکوچو:بابت چند دقیقه پیش عذر میخوام.
(ب خدا دیگه مغزم نمیدونه چی بنویسمಥ‿ಥ)
......................................................................................................................................
میتسویا/Mitsuya:
میتسویا در حال خیاطی کردن بود ت هم حوصله نداشتی هی میرفتی بوسش میکردی و نازش میکردی و آخرش ت کوتاه اومدی و گفتی ک بری حموم وقتی رفتی حموم بعد از ۵ دقیقه میتسویا کارش تموم میشه و صدات میزنه و جوابی نمیدی فک میکنه شاید میخوای بازم سر ب سرش بزاری پس آروم کل خونه رو چک کرد ببینه تلهای چیزی گذاشتی و آخرین جا در حموم رو باز میکنه ک ت رو میبینه و بدون هیچ حرفی و صدایی در حموم رو میبنده و میاد بیرون بدون اینکه ت بفهمی و بعد حموم برای اینکه ت رو اذیت کنه بهت میگه:
میتسویا:دوست دختر من بدنش مثل ی مدلینگه مخصوصاً وقتی تو حمومه.
(داره منو میگه آیا؟ಠ‿ಠ/ازین دوست پسرا نصیب همه ایشالا ی میتسویا همه ما دخترا نیازمندیم:)
.
.
.
ایزانا/Izana:
ایزانا باهات تماس گرفت و گفت ۱ ساعت دیگه میاد اونجاس ت هم سریع رفتی ی دوشی بگیری بعد از نیم ساعت ایزانا زود تر اومد و چند بار در زد اما چون ت داخل حموم بودی صدای در رو نشنیدی و ایزانا چند بار در زد و آخر با کلیدی ک ت داده بودی بهش در خونت رو باز میکنه و میاد داخل.
وقتی وارد خونه میشه صدات میزنه اما جوابی نمیشنوه و آخر ب موبایلت زنگ میزنه اما بازم جواب نمیدی آخر خودش دست ب کار میشه کل خونه رو میگرده و آخرش در حموم رو باز میکنه و صدات میزنه ک ت رو داخل حموم میبینه و قبل ازین ک ت داد و بیداد کنی سریع عذرخواهی میکنه و میره بیرون بعد ازین ک میایی بیرون بهت میگه:
ایزانا:ملکه من چهره و بدنش هم مثل ملکه ها بی نقص و عالیه
(منظورش منم ن شما ها ب خودتون نگیرید(-_-;)🔪🔪)
......................................................................................................................................
کاکوچو/Kacocho:
کاکوچو بیرون بود و بهت پیام داد از بیرون چیزی میخوای برات بگیرم ت هم بهش پیام دادی ک یکم برات خوراکی بگیره تا باهم فیلم ببینید و بخورید اونم گفت اوکی ت هم سریع خونه رو تمیز کردی و ی فیلم خوب رو دانلود کردی تا با هم ببینید و بعدش سریع پریدی داخل حموم تا ی دوش سریع بگیری بعد از ی ربع کاکوچو میاد خونه و میبینم ت داخل پذیرایی نیستی و خوراکی ها رو باز میکنه و داخل چند تا ظرف جداگانه میریزه و روی میز داخل پذیرایی میزاره و بعدش وارد اتاق میشه و لباساش رو عوض میکنه و بعدش یادش میوفته کادویی ک برای ت خریده بود رو داخل حموم گذاشته بود و وارد حموم میشه ک ت رو میبینم و بدون هیچ حرفی از حموم خارج میشه. بعد از حمومت میاد پیشت و کادورو بهت میده و بهت میگه:
کاکوچو:بابت چند دقیقه پیش عذر میخوام.
(ب خدا دیگه مغزم نمیدونه چی بنویسمಥ‿ಥ)
......................................................................................................................................
میتسویا/Mitsuya:
میتسویا در حال خیاطی کردن بود ت هم حوصله نداشتی هی میرفتی بوسش میکردی و نازش میکردی و آخرش ت کوتاه اومدی و گفتی ک بری حموم وقتی رفتی حموم بعد از ۵ دقیقه میتسویا کارش تموم میشه و صدات میزنه و جوابی نمیدی فک میکنه شاید میخوای بازم سر ب سرش بزاری پس آروم کل خونه رو چک کرد ببینه تلهای چیزی گذاشتی و آخرین جا در حموم رو باز میکنه ک ت رو میبینه و بدون هیچ حرفی و صدایی در حموم رو میبنده و میاد بیرون بدون اینکه ت بفهمی و بعد حموم برای اینکه ت رو اذیت کنه بهت میگه:
میتسویا:دوست دختر من بدنش مثل ی مدلینگه مخصوصاً وقتی تو حمومه.
(داره منو میگه آیا؟ಠ‿ಠ/ازین دوست پسرا نصیب همه ایشالا ی میتسویا همه ما دخترا نیازمندیم:)
.
.
۹.۳k
۰۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.