p⁶
- ممنون ..
وای چه اشتباه بزرگی کردم اومدم اینجا حالا مجبورم شب خونه ی غریبه بخوابم ولی حالا درو قفل می کنم کسی نتونه بیاد ... جونگکوک رفت بیرون و یک تیشرت برم گذاشت درو قفل کردم ، صدای موزیک صدای اون هرزه ها راحتم نمیذاشت..
نتونستم تحمل کنم این وعضو بالاخره یه جوری از لای جمعیت رد میشم دیگه ..
درو باز کردم و از پله ها رفتم پایین . رفتم سمت در خروجی درو باز کردم و
رسیدم به نگهبان
ن: وای باز این دختر اعصاب خورد کنه ..
- من بهت کاری ندارم فقط می خوام برم .
ن: در های خروجی و ورودی بستس هیچ کس هم حق رفتن و اومدن نداره !
وای حالا چه خاکی بر سرم بریزم
- کی پارتی تموم میشه؟؟؟
ن: دوساعت دیگه ... یا بیشتر .
- هوف .
ناموسا بدبخت شدی ا.ت حالا چه غلطی میخوای بکنی ؟
رفتم داخل ب ی بدبختی از لای جماعت رد شدم داشتم از پله ها بالا میرفتم که .....
(میدونمکمهولیحالماوکینیستاگهحمایتکنید۲پارتدیگهمیزارم)💕
۵لایک؟.
۳کامنت؟.
وای چه اشتباه بزرگی کردم اومدم اینجا حالا مجبورم شب خونه ی غریبه بخوابم ولی حالا درو قفل می کنم کسی نتونه بیاد ... جونگکوک رفت بیرون و یک تیشرت برم گذاشت درو قفل کردم ، صدای موزیک صدای اون هرزه ها راحتم نمیذاشت..
نتونستم تحمل کنم این وعضو بالاخره یه جوری از لای جمعیت رد میشم دیگه ..
درو باز کردم و از پله ها رفتم پایین . رفتم سمت در خروجی درو باز کردم و
رسیدم به نگهبان
ن: وای باز این دختر اعصاب خورد کنه ..
- من بهت کاری ندارم فقط می خوام برم .
ن: در های خروجی و ورودی بستس هیچ کس هم حق رفتن و اومدن نداره !
وای حالا چه خاکی بر سرم بریزم
- کی پارتی تموم میشه؟؟؟
ن: دوساعت دیگه ... یا بیشتر .
- هوف .
ناموسا بدبخت شدی ا.ت حالا چه غلطی میخوای بکنی ؟
رفتم داخل ب ی بدبختی از لای جماعت رد شدم داشتم از پله ها بالا میرفتم که .....
(میدونمکمهولیحالماوکینیستاگهحمایتکنید۲پارتدیگهمیزارم)💕
۵لایک؟.
۳کامنت؟.
۱۱.۶k
۲۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.