عشق و شکست پارت 14
تهیونگ برای دفاع از خودش گلدون رو ور میداره و می زنه تو سر جونگوک و جونگوک از حال می ره و تهیونگ هم فرار می کنه.
ا/ت: جونگوک تروخداااااا بیدارشووو گوشیم گوشیم کووو
*گوشیش پیدا می کنه و زنگ می زنه آمبولانس
آمبولانس جونگوک میبره به بخش اورژانس و ا/ت همونجا مناظر می مونه که یهو مین سو پیداش می میشه و داد می زنه جونگوک عشق مننننن(چندش🗿)
مین سو:توی هرزه اینجا چیکار می کنیییی؟تو این بلا رو سر عشق من اوردییی؟!
ا/ت:اگه آورده بودم الان اینجا نبودم.
*دکتر میاد بیرون
ا/ت:حالش خوبه؟؟
دکتر:بله صدمه زیادی بهش نرسیده.
مین سو:بخشید من نامزدشم میشه ببینمش؟؟(حالت پرو)
دکتر :بفرمایید
ا/ت:میشه منم بیام؟!
مین سو:تویه هرزه چه رویی داری گمشو خونه ت
*ا/ت میرع یه جا قایم میشه تا مین سو بره.
2ساعت بعد
ات ویو
گشنم بود ولی پول نداشتم دیدم مین سو داره میره سریع بعد از اینکه رفت رفتم پیش جونگوک.
وایی خواب بود چه کیوتتتت.
رفتم پیشش نشستم و بهش نگاه کردم.
جونگوک: آنقدر جذابم؟؟
ا/ت:بیدار بودی؟!
جونگوک:می خواستم مین سو بره خودمو زدم به خواب بیا بریم خونه.
ا/ت:تروخدا تنبیهم نکن تهیونگ به زور بهم تجاوز کرد تروخدااا
*ا/ت می خواست ادامه حرفشو بزنه که جونگوک انگشت رو جلوی دهن ا/ت میگیره و میگه هیس لازم به توضیح نیست.
باهم می رن خونه .
جونگوک:بیا بریم اتاق
ا/ت: باشه
جونگوک و ا/ت میرن اتاق و جونگوک ا/ت رو می اندازه رو تخت و بهش می گه:من دوستت ....
ادامه دارد...
اصکی نرو بیب🗿❌✨
#فیک #سناریو #وانشات
ساری اگه بد بودد.مایل به حمایت؟؟✨
میگم می دونم زوده ولی برای فیک بعدی که در مورد ازدواج اجباریهه
کی باشه شخصیت اصلیش ؟!
بدویین جواب بدیننن
ا/ت: جونگوک تروخداااااا بیدارشووو گوشیم گوشیم کووو
*گوشیش پیدا می کنه و زنگ می زنه آمبولانس
آمبولانس جونگوک میبره به بخش اورژانس و ا/ت همونجا مناظر می مونه که یهو مین سو پیداش می میشه و داد می زنه جونگوک عشق مننننن(چندش🗿)
مین سو:توی هرزه اینجا چیکار می کنیییی؟تو این بلا رو سر عشق من اوردییی؟!
ا/ت:اگه آورده بودم الان اینجا نبودم.
*دکتر میاد بیرون
ا/ت:حالش خوبه؟؟
دکتر:بله صدمه زیادی بهش نرسیده.
مین سو:بخشید من نامزدشم میشه ببینمش؟؟(حالت پرو)
دکتر :بفرمایید
ا/ت:میشه منم بیام؟!
مین سو:تویه هرزه چه رویی داری گمشو خونه ت
*ا/ت میرع یه جا قایم میشه تا مین سو بره.
2ساعت بعد
ات ویو
گشنم بود ولی پول نداشتم دیدم مین سو داره میره سریع بعد از اینکه رفت رفتم پیش جونگوک.
وایی خواب بود چه کیوتتتت.
رفتم پیشش نشستم و بهش نگاه کردم.
جونگوک: آنقدر جذابم؟؟
ا/ت:بیدار بودی؟!
جونگوک:می خواستم مین سو بره خودمو زدم به خواب بیا بریم خونه.
ا/ت:تروخدا تنبیهم نکن تهیونگ به زور بهم تجاوز کرد تروخدااا
*ا/ت می خواست ادامه حرفشو بزنه که جونگوک انگشت رو جلوی دهن ا/ت میگیره و میگه هیس لازم به توضیح نیست.
باهم می رن خونه .
جونگوک:بیا بریم اتاق
ا/ت: باشه
جونگوک و ا/ت میرن اتاق و جونگوک ا/ت رو می اندازه رو تخت و بهش می گه:من دوستت ....
ادامه دارد...
اصکی نرو بیب🗿❌✨
#فیک #سناریو #وانشات
ساری اگه بد بودد.مایل به حمایت؟؟✨
میگم می دونم زوده ولی برای فیک بعدی که در مورد ازدواج اجباریهه
کی باشه شخصیت اصلیش ؟!
بدویین جواب بدیننن
۲۸.۶k
۰۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.