پری دریایی
پری دریایی
و دیدم که همون پسره که نجاتش دادم باهاش
چشم تو چشم شدم و از اونجا فرار کردم
از زبان جانگ کوک :
داشتم داخل بازار میگشتم که دختری دیدم شبیه همون دختره بور که نجاتم دا ده بود و باهاش چشم تو چشم شده بودم وقتی چشم تو چشم باهاش شدم فرار کرد و دنبالش رفتم
از زبان فلورا
وقتی باهاش چشم توچشم شدم زود فرار کردم تا من را پیدا نکنه تا جایی که توانم بود دویدم و داخل یک مغازه که توش وسایل قدیمی میفروخت قایم شدم(اسمش را یادم رفت چی میگن)
از زبان جانگ کوک
دنبال همون دختره دویدم و یکهو غیب شد
یکهو دیدم چیزی روی زمین افتاده و دیدم
یک گوشواره افتاده
ایم مال همون دختره بود
از زبان فلورا :
دیدم پسره یک چیزی روی زمین برداشت
چقدر شبیه گوشواره من بودم و چک کردم
وای نهه این گوشواره من حالا چطوری ازش
بگیرم ابن کادوی پدرم بود اونموقعه ی که من بچه بودم پدرم این را برای کادو تولدم داده بور و گفته بود وقتی بزرگ شدی بندازش روی گو ش هات حالا چه گوهی بخورمم
ای خدااا
دیدم پسره رفت پس تصمیم گرفتم برم دنبالش ولی داره شب میشه باید بر گردم
اگر نرم مادر دوباره سول پیچم میکنه!
مجبورم باید برم
داخل اقیانوس شیرجه زدم و تبدیل به پری
دریایی شدم
و وارد اتاقم شدم و اون لنگه گوشواره را داخل جعبه مخملی قرمز که با با صدف های زیبا تزئین شده بود گذاشتم و رفتم سمت میز غذا خوری که مادرم ....
اگر میخوایند راحت تر بخونید داخل کالکشن میتونید
و دیدم که همون پسره که نجاتش دادم باهاش
چشم تو چشم شدم و از اونجا فرار کردم
از زبان جانگ کوک :
داشتم داخل بازار میگشتم که دختری دیدم شبیه همون دختره بور که نجاتم دا ده بود و باهاش چشم تو چشم شده بودم وقتی چشم تو چشم باهاش شدم فرار کرد و دنبالش رفتم
از زبان فلورا
وقتی باهاش چشم توچشم شدم زود فرار کردم تا من را پیدا نکنه تا جایی که توانم بود دویدم و داخل یک مغازه که توش وسایل قدیمی میفروخت قایم شدم(اسمش را یادم رفت چی میگن)
از زبان جانگ کوک
دنبال همون دختره دویدم و یکهو غیب شد
یکهو دیدم چیزی روی زمین افتاده و دیدم
یک گوشواره افتاده
ایم مال همون دختره بود
از زبان فلورا :
دیدم پسره یک چیزی روی زمین برداشت
چقدر شبیه گوشواره من بودم و چک کردم
وای نهه این گوشواره من حالا چطوری ازش
بگیرم ابن کادوی پدرم بود اونموقعه ی که من بچه بودم پدرم این را برای کادو تولدم داده بور و گفته بود وقتی بزرگ شدی بندازش روی گو ش هات حالا چه گوهی بخورمم
ای خدااا
دیدم پسره رفت پس تصمیم گرفتم برم دنبالش ولی داره شب میشه باید بر گردم
اگر نرم مادر دوباره سول پیچم میکنه!
مجبورم باید برم
داخل اقیانوس شیرجه زدم و تبدیل به پری
دریایی شدم
و وارد اتاقم شدم و اون لنگه گوشواره را داخل جعبه مخملی قرمز که با با صدف های زیبا تزئین شده بود گذاشتم و رفتم سمت میز غذا خوری که مادرم ....
اگر میخوایند راحت تر بخونید داخل کالکشن میتونید
۳.۳k
۱۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.