تقدیم بهمه پدرای مهربون
تقدیم بهمه پدرای مهربون
شادی اونایی که پیشمون نیستند ورفتند صلوات
دوستان بخونید ونظربدیدلطفا....
پدری دست برشانه پسرش گذاشت وپرسیدفکرمیکنی تومیتوانی مرابزنی یامن تورا؟؟!
پسرگفت من تورا...
پدرناباورانه دوباره سوالش راتکرارکردبازهمان جواب راشنیدپدرباناراحتی ازکنارپسرش جداشدوبعد ازچندقدم دوباره سوالش راتکرارکرد
پسراینبارجواب دادشمامیزنی؟
پدرپرسیدچرادوباراول این جواب رانگفتی؟
پسرجواب دادتاوقتی دست شماروی شانه ام بودعالم راحریف بودم ولی وقتی دست ازشانه ام کشیدی انگارتوانم راباخودبردی
شادی اونایی که پیشمون نیستند ورفتند صلوات
دوستان بخونید ونظربدیدلطفا....
پدری دست برشانه پسرش گذاشت وپرسیدفکرمیکنی تومیتوانی مرابزنی یامن تورا؟؟!
پسرگفت من تورا...
پدرناباورانه دوباره سوالش راتکرارکردبازهمان جواب راشنیدپدرباناراحتی ازکنارپسرش جداشدوبعد ازچندقدم دوباره سوالش راتکرارکرد
پسراینبارجواب دادشمامیزنی؟
پدرپرسیدچرادوباراول این جواب رانگفتی؟
پسرجواب دادتاوقتی دست شماروی شانه ام بودعالم راحریف بودم ولی وقتی دست ازشانه ام کشیدی انگارتوانم راباخودبردی
۴۵۴
۱۱ بهمن ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.