آژانس دونفره پارت ۴
یوکوهاما_عصر ۷/۲۵
چویا: درسته که اون خیلی پیره ولی،.....میتونی یه دلیل منطقی برام بیاری که چرا انقدر شبیه توئه؟
دازای: به لباسهاش نگاه کن نقاب و پیرهن سفید، دقیقاً همون جوریه که آتسوشی میگفت این یکی از هموناییه که اعضای آژانس و مافیای بندر رو دزدیدن!
چویا:چی!؟ مطمعنی؟!
دازای به علامت صحیح سر تکون میده و چویا رو به مرد ناشناسی که شبیه دازای بود میکنه و یقه لباسش رو میگیره و بلندش میکنه
چویا: بگو ببینم نقشتون چیه!؟!
مرد ناشناس:لطفا کمکم کنید!
چویا: ببینم صدای منو میشنوی؟، بهت گفتم نقشتون چیه؟!
مرد ناشناس: من هیچی نمیدونم همونطور که ما به شما حمله کردیم چند نفر هم به ما حمله کردند و مجبورمون کردن این لباسها و نقابها رو بپوشیم!
دازای: دلیلی داری که چرا انقدر شبیه منی؟
مرد ناشناس: راستش رو بخواید همه ما دقیقاً شکل شماییم اسممون، صدامون،..... گذشتمون!
اما هیچ کدوم نمیدونیم که چرا!
دازای: همممم، تازه داره جالب میشه!
چویا: درسته که اون خیلی پیره ولی،.....میتونی یه دلیل منطقی برام بیاری که چرا انقدر شبیه توئه؟
دازای: به لباسهاش نگاه کن نقاب و پیرهن سفید، دقیقاً همون جوریه که آتسوشی میگفت این یکی از هموناییه که اعضای آژانس و مافیای بندر رو دزدیدن!
چویا:چی!؟ مطمعنی؟!
دازای به علامت صحیح سر تکون میده و چویا رو به مرد ناشناسی که شبیه دازای بود میکنه و یقه لباسش رو میگیره و بلندش میکنه
چویا: بگو ببینم نقشتون چیه!؟!
مرد ناشناس:لطفا کمکم کنید!
چویا: ببینم صدای منو میشنوی؟، بهت گفتم نقشتون چیه؟!
مرد ناشناس: من هیچی نمیدونم همونطور که ما به شما حمله کردیم چند نفر هم به ما حمله کردند و مجبورمون کردن این لباسها و نقابها رو بپوشیم!
دازای: دلیلی داری که چرا انقدر شبیه منی؟
مرد ناشناس: راستش رو بخواید همه ما دقیقاً شکل شماییم اسممون، صدامون،..... گذشتمون!
اما هیچ کدوم نمیدونیم که چرا!
دازای: همممم، تازه داره جالب میشه!
۱.۸k
۲۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.