@ h:
@ h:
«قایقم مال تو باد»
قایقی خواهم ساخت
تار و پودش از جان
خواهم انداخت به آب
بی تو اما به کجا من ببرم قایق را؟
و دلم را به چه آبی بزنم؟!
قایق از تور تهی نیست؛تهی از دل توست!
جسم من بی حرکت این گوشه است
لیک چشمانم نه!
چشم من میبیند
قایقت را و تو را
گذر سرد تو را ٬
چشم من درپی تو می آید تا هرجا
و دلم درپی چشمم اشک ریزان و حسود...
من به چشمم دیدم
تو و قایق با آب
هردو شاد و شاداب
از برم میگذرید؛
من وقایق با خاک
هردو سرد و غمناک
به تماشای تو دل میسپریم!
از خودم میپرسم:
«آن که من قایق جان ساخته ام را به دلش میبخشم٬
قایقش از چه شد اشغال که قدر یک دل٬
از برای دل من جای ندارد اکنون؟؟؟»
به خودم آمده بودم دیدم
دور گشتی از من؛
باورم دیگر شد
رفتن تلخت را!
در میان گریه
با هزاران حسرت
با هزاران فریاد
من صدایت کردم:
«تو که چون آب ٬ روان میگذری
تو که با آبِ روان میگذری
میشنوی؟؟!!
من ندارم مقصد
من نمیدانم راه
بی تو گم خواهم شد
میشنوی؟؟؟؟»
نشنیدی انگار!
میشنیدی حتماً رو به سویم برمیگرداندی
و مرا میبردی!
نشنیدی حتماً...
آب میریزم من در دریا پشت سرت
تو برو با قایق
و ببر حتی این دریا را!
من هم اینجا با اشک
میکشم یک دریا...
آرزویم این است
که«دلت باشد شاد»
تو بمان خرم و شاد
قایقم مال تو باد ....
«قایقم مال تو باد»
قایقی خواهم ساخت
تار و پودش از جان
خواهم انداخت به آب
بی تو اما به کجا من ببرم قایق را؟
و دلم را به چه آبی بزنم؟!
قایق از تور تهی نیست؛تهی از دل توست!
جسم من بی حرکت این گوشه است
لیک چشمانم نه!
چشم من میبیند
قایقت را و تو را
گذر سرد تو را ٬
چشم من درپی تو می آید تا هرجا
و دلم درپی چشمم اشک ریزان و حسود...
من به چشمم دیدم
تو و قایق با آب
هردو شاد و شاداب
از برم میگذرید؛
من وقایق با خاک
هردو سرد و غمناک
به تماشای تو دل میسپریم!
از خودم میپرسم:
«آن که من قایق جان ساخته ام را به دلش میبخشم٬
قایقش از چه شد اشغال که قدر یک دل٬
از برای دل من جای ندارد اکنون؟؟؟»
به خودم آمده بودم دیدم
دور گشتی از من؛
باورم دیگر شد
رفتن تلخت را!
در میان گریه
با هزاران حسرت
با هزاران فریاد
من صدایت کردم:
«تو که چون آب ٬ روان میگذری
تو که با آبِ روان میگذری
میشنوی؟؟!!
من ندارم مقصد
من نمیدانم راه
بی تو گم خواهم شد
میشنوی؟؟؟؟»
نشنیدی انگار!
میشنیدی حتماً رو به سویم برمیگرداندی
و مرا میبردی!
نشنیدی حتماً...
آب میریزم من در دریا پشت سرت
تو برو با قایق
و ببر حتی این دریا را!
من هم اینجا با اشک
میکشم یک دریا...
آرزویم این است
که«دلت باشد شاد»
تو بمان خرم و شاد
قایقم مال تو باد ....
۷۶۸
۳۰ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.