پارت۳۹
اون که پول زیاد داره برا چی این حرفو زد یه جای کار میلنگه خودم میفهمم ۱۵ دیقه تموم شد رفتم پایین که دیدم کسی نبود
-کوررششش
-بنال
-ترسیدمم کجا باید بریم؟ چرا اینجا کسی نیست
-دنبالم بیا
-رفتیم پشت ساختمون که یه محوطه باز و زیبایی بود مهمونا اونجا جمع بودن
مکث کردم که کورش برگشت و حالت سوالی نگام کرد
-بزار پیش خودت بمونم
-نگو که عاشقم شدی
-عشق نه ولی حداقل میدونم پیش تو جام امنه
-تو اتفاقا باید از من بترسی من از هر گرگی که اینجا میبینی گرگ ترم
-کورش
-یه کاری نکن با چکو لگد بیام ببرمت
-کورش اگه منو بکشی راضیم ولی منو پیش اینا نبر من باکره ام دست پسر تاحالا بهم نخوره
-به من چه هیسس بریم
منو کشوند سمتشون که تا کورش رو دیدن سکوت کردن همه چی قط شد
نگاه سنگین مردای عرب رو حس میکردم
-میدونی اگه صیغه هر کدوم از اينا بشی زندگیت از این رو به این رو میشه
-تف تو اون زندگیی که با اینا بخواد تغییر کنه
-مرحبا سیدی
-عااااا چطوری کورش زن زیبایی داری
-زن کجا بود سیدی آوردمش واسه قمار
-بریم برا قمار سر این فرشته
از لحن حرف زدنش به شدت بدم میومد دلم میخواست فوحش کشش کنم ولی حیف که دستو بالم بستس
-بریم
رفتن سر ميز نشستن که کورش منو نشوند و گفت
-اگر باختی چی میدی
-هرچی که دارمو ندارم
کورش چشماش برق زد ای گشنه بدبخت این همه ملک املاک آخه گداا گوسفند خسیس پول پرست این چه بازیه گوهیه که تو سر من میکنی آخه
-ریدی که سیدی 😂😂
-مال تو ولی بهم میرسیم
-کورششششش چراااااا انقدر گدایی؟؟؟؟؟؟
-گدا کدومه
-گدایی دیگه این همه داری باز دنبال پولو خلافی چرا اخه
-سرگرمیه
-سرگرمی آخه
بیا بشین ببینم لیدی فقط فاصله رو رعایت کن برو خوش بگذرون برق دوست پسر پیدا کن برو
-نمیخوام
-خو بشین به جهنم
با خودم گفتم این همه دختر عشقو حال کنن من نه یاد حرف نازی افتادم
-تو باید یه فرقی با بقیه بکنی
اه بیخیال بشین سر جات
-کورش نشسته بود که یکی اومدو گفت
-دختره دیگه؟
-اره دختره ولی نمیفروشمش به سلامت
با خوشحالی نگاه کورش کردم یعنی حرفام تاثیر داشت؟
-زیاد به خودت امید واری نده تو رو فقط به یه نفر میفروشم اونم دشمنمه
-چی میگی بابا حوصله ندارم صداتو بشنوما پس حرف نزن
وایسا ببینم اون چی گفت؟؟؟؟ دشمنششش گفتم که یه کاسه ای زیر نمی کاسس
-کوررششش
-بنال
-ترسیدمم کجا باید بریم؟ چرا اینجا کسی نیست
-دنبالم بیا
-رفتیم پشت ساختمون که یه محوطه باز و زیبایی بود مهمونا اونجا جمع بودن
مکث کردم که کورش برگشت و حالت سوالی نگام کرد
-بزار پیش خودت بمونم
-نگو که عاشقم شدی
-عشق نه ولی حداقل میدونم پیش تو جام امنه
-تو اتفاقا باید از من بترسی من از هر گرگی که اینجا میبینی گرگ ترم
-کورش
-یه کاری نکن با چکو لگد بیام ببرمت
-کورش اگه منو بکشی راضیم ولی منو پیش اینا نبر من باکره ام دست پسر تاحالا بهم نخوره
-به من چه هیسس بریم
منو کشوند سمتشون که تا کورش رو دیدن سکوت کردن همه چی قط شد
نگاه سنگین مردای عرب رو حس میکردم
-میدونی اگه صیغه هر کدوم از اينا بشی زندگیت از این رو به این رو میشه
-تف تو اون زندگیی که با اینا بخواد تغییر کنه
-مرحبا سیدی
-عااااا چطوری کورش زن زیبایی داری
-زن کجا بود سیدی آوردمش واسه قمار
-بریم برا قمار سر این فرشته
از لحن حرف زدنش به شدت بدم میومد دلم میخواست فوحش کشش کنم ولی حیف که دستو بالم بستس
-بریم
رفتن سر ميز نشستن که کورش منو نشوند و گفت
-اگر باختی چی میدی
-هرچی که دارمو ندارم
کورش چشماش برق زد ای گشنه بدبخت این همه ملک املاک آخه گداا گوسفند خسیس پول پرست این چه بازیه گوهیه که تو سر من میکنی آخه
-ریدی که سیدی 😂😂
-مال تو ولی بهم میرسیم
-کورششششش چراااااا انقدر گدایی؟؟؟؟؟؟
-گدا کدومه
-گدایی دیگه این همه داری باز دنبال پولو خلافی چرا اخه
-سرگرمیه
-سرگرمی آخه
بیا بشین ببینم لیدی فقط فاصله رو رعایت کن برو خوش بگذرون برق دوست پسر پیدا کن برو
-نمیخوام
-خو بشین به جهنم
با خودم گفتم این همه دختر عشقو حال کنن من نه یاد حرف نازی افتادم
-تو باید یه فرقی با بقیه بکنی
اه بیخیال بشین سر جات
-کورش نشسته بود که یکی اومدو گفت
-دختره دیگه؟
-اره دختره ولی نمیفروشمش به سلامت
با خوشحالی نگاه کورش کردم یعنی حرفام تاثیر داشت؟
-زیاد به خودت امید واری نده تو رو فقط به یه نفر میفروشم اونم دشمنمه
-چی میگی بابا حوصله ندارم صداتو بشنوما پس حرف نزن
وایسا ببینم اون چی گفت؟؟؟؟ دشمنششش گفتم که یه کاسه ای زیر نمی کاسس
۳.۰k
۰۵ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.