برادر غیرتی من
پارت ۳۰
همه : اوکی
و رفتیم سمت کلاس هوجو هم پشت سرمون اومد
هوجو : خب بچه امروز درس نداریم
یون : ما رفتیم
هوجو : درس نداریم بیکار که نیستیم
یون : اه
هوجو : می‌خوام بهم بگید نزدیک ترین تولد تولد کدومتونه
یونا : من و یون
هوجو : خب اوکی یه سوال مهم تر روی کی کراش هستین
همه ی دخترا به غیر یونا و لیا و آیو : یون
یون : وات چی شد
یونا : من رو شما
لیا : سوجون
آیو : جیمین
یونا : راستی یون چرا دم موهات طوسیه ( آروم )
یون : نمی‌دونم ( آروم )
همه ی پسر ها به غیر یون و جیمین و سوجون و هوجو : ما روی یونا کراشیم
سوجون : عشقم لیا
جیمین : آیو
هوجو : یون تو چی
یون : هیشکی
همه به غیر هوجو: چییییی
هانا: یون شی چرا دم موهات طوسی شده
یون : برای این
کلاهمو در اوردم
همه ی دخترا : وای چه کیوت
یون : حالم بهم خورد یونا موهامو ببند
یونا : بی عرضه
یون : تو با عرضه
لیا : چی گوشتی نرمی داری
یون : بدبخت نکن درد داره
یون : یونا پشیمون شدم بده خودم ببندم
یونا :بیا
یون : یونا ببخشید اون روز بهت گفتم هرزه ( آروم)
یونا : اشکال ندارع منم در واقع از روباه ها خوشم میاد ( آروم )
هوجو : یونا تو بزرگ تری یا یون
یون : من
یونا : من کوچیک ترم هییی
یون : بسوز
یونا : تو بسوز
هوجو : یون از نظرت کدوم یکی از دخترا قشنگ تره
یون : این یونا ی خر
یونا : روم کراشی
یون : نه حرفم رو پس میگیرم
یونا : عههههه
یون : آجوما قشنگ تره
هانا: یون شی قدت بلند تر شده
یون : تو از کجا میدونی
هانا: قدت الان ۱۸۲ هست وزنت ۴۲ تاریخ تولدت ۸ ژانویه
یون : من خودم اینا رو نمی‌دونم
یون : قدم قبلاً چند بوده
هانا : ۱۷۹ من فقط آدرس خونه یی که الان توش زندگی میکنید رو نمی‌دونم
شینا : من میدونم
یون : بنال اگه میدونی
شینا: ادبت کجا رفته
یون : به قول این پشت کوه
آیو : این اسم داره احمق
یون : چرا همه میزنن پس کلم
یونا : تو بنال
شینا : منطقه ی شمالی سئول
یون : اشتباه اونو فروختم
یونا : فقط منو و آیو و لیا و جیمین و سوجون می‌دونیم
جیمین : راست میگه
هوجو: شما چهارتا چرا روی هم دیگه کراشین
جیمین و آیو : چون بچمون ماه دیگه دنیا میاد
سوجون و لیا : ماهم همین طور
هوجو : اهان پس دیره
آیو : اونا علت میکنن عاشق کس دیگه ای بشن
یونا و یون : اگه این کارو کنن ماهم میکشیمشون
هوجو : شما شیش تا دیگه قرار نیست کنار هم بشینید
یونا : یون پنجره بالکن هم داره
یون : ما رفتیم
هوجو : چیکار
یونا : سیگار بکشه
یون : من که سیگار نیاوردم
جیمین : من یه بسته تو جیبم دارم
یون : اوکی آوردم فقط یک بسته
هوجو : صبر کن دستم بهت برسه
سیگارمم رو گذاشتم تو دهنم
یون : میخوای چیکارم کنی
یون : اینم سرعت باور نکردنی داره
یونا : باز دوباره این تورو گرفت
یون : فرار
رفتم درو باز کنم که دست سوخت
یون : آخ
لیا : چیشد
یونا : من باند ندارم
هوجو :
همه : اوکی
و رفتیم سمت کلاس هوجو هم پشت سرمون اومد
هوجو : خب بچه امروز درس نداریم
یون : ما رفتیم
هوجو : درس نداریم بیکار که نیستیم
یون : اه
هوجو : می‌خوام بهم بگید نزدیک ترین تولد تولد کدومتونه
یونا : من و یون
هوجو : خب اوکی یه سوال مهم تر روی کی کراش هستین
همه ی دخترا به غیر یونا و لیا و آیو : یون
یون : وات چی شد
یونا : من رو شما
لیا : سوجون
آیو : جیمین
یونا : راستی یون چرا دم موهات طوسیه ( آروم )
یون : نمی‌دونم ( آروم )
همه ی پسر ها به غیر یون و جیمین و سوجون و هوجو : ما روی یونا کراشیم
سوجون : عشقم لیا
جیمین : آیو
هوجو : یون تو چی
یون : هیشکی
همه به غیر هوجو: چییییی
هانا: یون شی چرا دم موهات طوسی شده
یون : برای این
کلاهمو در اوردم
همه ی دخترا : وای چه کیوت
یون : حالم بهم خورد یونا موهامو ببند
یونا : بی عرضه
یون : تو با عرضه
لیا : چی گوشتی نرمی داری
یون : بدبخت نکن درد داره
یون : یونا پشیمون شدم بده خودم ببندم
یونا :بیا
یون : یونا ببخشید اون روز بهت گفتم هرزه ( آروم)
یونا : اشکال ندارع منم در واقع از روباه ها خوشم میاد ( آروم )
هوجو : یونا تو بزرگ تری یا یون
یون : من
یونا : من کوچیک ترم هییی
یون : بسوز
یونا : تو بسوز
هوجو : یون از نظرت کدوم یکی از دخترا قشنگ تره
یون : این یونا ی خر
یونا : روم کراشی
یون : نه حرفم رو پس میگیرم
یونا : عههههه
یون : آجوما قشنگ تره
هانا: یون شی قدت بلند تر شده
یون : تو از کجا میدونی
هانا: قدت الان ۱۸۲ هست وزنت ۴۲ تاریخ تولدت ۸ ژانویه
یون : من خودم اینا رو نمی‌دونم
یون : قدم قبلاً چند بوده
هانا : ۱۷۹ من فقط آدرس خونه یی که الان توش زندگی میکنید رو نمی‌دونم
شینا : من میدونم
یون : بنال اگه میدونی
شینا: ادبت کجا رفته
یون : به قول این پشت کوه
آیو : این اسم داره احمق
یون : چرا همه میزنن پس کلم
یونا : تو بنال
شینا : منطقه ی شمالی سئول
یون : اشتباه اونو فروختم
یونا : فقط منو و آیو و لیا و جیمین و سوجون می‌دونیم
جیمین : راست میگه
هوجو: شما چهارتا چرا روی هم دیگه کراشین
جیمین و آیو : چون بچمون ماه دیگه دنیا میاد
سوجون و لیا : ماهم همین طور
هوجو : اهان پس دیره
آیو : اونا علت میکنن عاشق کس دیگه ای بشن
یونا و یون : اگه این کارو کنن ماهم میکشیمشون
هوجو : شما شیش تا دیگه قرار نیست کنار هم بشینید
یونا : یون پنجره بالکن هم داره
یون : ما رفتیم
هوجو : چیکار
یونا : سیگار بکشه
یون : من که سیگار نیاوردم
جیمین : من یه بسته تو جیبم دارم
یون : اوکی آوردم فقط یک بسته
هوجو : صبر کن دستم بهت برسه
سیگارمم رو گذاشتم تو دهنم
یون : میخوای چیکارم کنی
یون : اینم سرعت باور نکردنی داره
یونا : باز دوباره این تورو گرفت
یون : فرار
رفتم درو باز کنم که دست سوخت
یون : آخ
لیا : چیشد
یونا : من باند ندارم
هوجو :
۴.۶k
۱۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.