وقتی در پارک نشسته بودم و کتاب مورد علاقه ام را می خواندم
وقتی در پارک نشسته بودم و کتاب مورد علاقه ام را میخواندم، پسر کوچکی به سمت من آمد و به آرامی گفت: "مردی که کنارت ایستاده میگوید یک روز میخواهد تو را بکشد. مراقب خودت باش." اما کسی کنار من نبود.
۲.۴k
۲۵ آذر ۱۴۰۳