گفته بودند که
گفته بودند که
از دل برود یار چو از دیده برفت
سال ها هست که از دیده ی من رفتی لیک
دلم از مهر تو آکنده هنوز ..
دفتر عمر مرا
دست ایام ورق ها زده است
زیر بار غم عشق
قامتم خم شد و پشتم بشکست
در خیالم اما
همچنان روز نخست
تویی آن قامت بالنده هنوز ..
در قمار غم عشق
دل من بردی و با دست تهی
منم آن عاشق بازنده هنوز ..
آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش
گر که گورم بشکافند عیان می بینند
زیر خاکستر جسمم باقیست
آتشی سرکش و سوزنده هنوز !!
از دل برود یار چو از دیده برفت
سال ها هست که از دیده ی من رفتی لیک
دلم از مهر تو آکنده هنوز ..
دفتر عمر مرا
دست ایام ورق ها زده است
زیر بار غم عشق
قامتم خم شد و پشتم بشکست
در خیالم اما
همچنان روز نخست
تویی آن قامت بالنده هنوز ..
در قمار غم عشق
دل من بردی و با دست تهی
منم آن عاشق بازنده هنوز ..
آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش
گر که گورم بشکافند عیان می بینند
زیر خاکستر جسمم باقیست
آتشی سرکش و سوزنده هنوز !!
۹۶۰
۰۶ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.