پسر مغرور مدرسه دشمن من 4...
ویو ا.ت
رفتیم خونه دخترا هم باهام اومدن ودف پسرا
چون بود؟ خب ولش مدرسه خیلی دیر شده بود
یه دوش چند مینی گرفتم اومدم بیرون لباس فرمم
رو پوشبدم و رفتیم مدرسه
رفتیم داخل استاد رو دیدیم اعصبانی بود
استاد: شما دخترا چرا امروز دیر اومدیم؟
+: معذرت استاد
~: استاد یه کاری برامون پیش اومده بود
و....
استاد: باشه بیاید بشینین
رفتیم نشستیم و استاد گفت قراره جا به جا بشیم
هنگ کردم مگه من پیش نورا مینشینم
استاد: خوب
جولیا پیش کوک ، لیا پیش جین ، آیو پیش جیمین
بورام پیش جیهوپ ، ا.ت پیش ته ، نورا پیش نامجون
وان پیش شوگا و...
چییییی من کنار ته باید بشینم ؟ واییییی من مردمم
رفتم و کنار ته نشستم خیلی مهربونه شده بود سرشو گذاشت روی میز و نگام می کرد و خودشو کیوت میکرد
نمی تونستم باهاش دوست نشم ایییییی من دارم چی می گم دیگه واقعا دیوونه شدم
زنگ بیرون خورد و من و دخترا رفتیم بیرون که ته و کوک و
جیمین و ....
اومدن پیشمون ته از دستم گرفت و بلندم کرد
+::هیییییی چیکار می کنی؟
_: هیششششش
+: فک کردی کی هستی منو بزار پایین
_: باشه
ته منو گذاشت پایین و از کمرم منو چسبوند به خودش
بعد زبون وا کردم
+: هی واقعاً داری چی کار میکنی؟
_: می خوام دوباره باهم آشتی کنیم
+: خوب زود تر می گفتی
_: یعنی قبول می کنی؟
+: اوهوم
_: عالیههههه مرسیییی ا.تتتت
یک ماه بعد
ویو ا.ت
یک ماه گذشته و منو ته و بقیه باهم رابطمون عالی شده
منو ته با هم قرار میزاریم یهو گوشیم زنگ خورد
_: آلو
+: الو سلام ته
_: چخبر؟
+: مرسی تو چخبر با پسرا چی کار می کنین؟
_: امروز باید بریم ژاپن توکیو
+: آها ما میایم بدرقتون کنیم راستی چند وقت اونجایین؟
_: برای چند ماه
+: اها اوکی خداحافظ
_: خداحافظ
منو دخترا رفتیم آماده شدیم رفتیم فرودگاه و بدرقشون کردیم و رفتیم خونه چند ساعت گذشته و هنوز زنگ نزدن دارم نگران میشم که یهو یه پیامک برای گوشیم اومد
واییییی چقدر قشنگ بود به دخترا نشونش دادم
(اسلاید دوم)
پیامک
( _: سلام ا.ت ما رسیدیم
+: آها اوکی به سلامت
_: خیلی دوست دارم بای
+: بای)
و....
خمارییییییییی😁
ببخشید یک روز نبودم 💜
رفتیم خونه دخترا هم باهام اومدن ودف پسرا
چون بود؟ خب ولش مدرسه خیلی دیر شده بود
یه دوش چند مینی گرفتم اومدم بیرون لباس فرمم
رو پوشبدم و رفتیم مدرسه
رفتیم داخل استاد رو دیدیم اعصبانی بود
استاد: شما دخترا چرا امروز دیر اومدیم؟
+: معذرت استاد
~: استاد یه کاری برامون پیش اومده بود
و....
استاد: باشه بیاید بشینین
رفتیم نشستیم و استاد گفت قراره جا به جا بشیم
هنگ کردم مگه من پیش نورا مینشینم
استاد: خوب
جولیا پیش کوک ، لیا پیش جین ، آیو پیش جیمین
بورام پیش جیهوپ ، ا.ت پیش ته ، نورا پیش نامجون
وان پیش شوگا و...
چییییی من کنار ته باید بشینم ؟ واییییی من مردمم
رفتم و کنار ته نشستم خیلی مهربونه شده بود سرشو گذاشت روی میز و نگام می کرد و خودشو کیوت میکرد
نمی تونستم باهاش دوست نشم ایییییی من دارم چی می گم دیگه واقعا دیوونه شدم
زنگ بیرون خورد و من و دخترا رفتیم بیرون که ته و کوک و
جیمین و ....
اومدن پیشمون ته از دستم گرفت و بلندم کرد
+::هیییییی چیکار می کنی؟
_: هیششششش
+: فک کردی کی هستی منو بزار پایین
_: باشه
ته منو گذاشت پایین و از کمرم منو چسبوند به خودش
بعد زبون وا کردم
+: هی واقعاً داری چی کار میکنی؟
_: می خوام دوباره باهم آشتی کنیم
+: خوب زود تر می گفتی
_: یعنی قبول می کنی؟
+: اوهوم
_: عالیههههه مرسیییی ا.تتتت
یک ماه بعد
ویو ا.ت
یک ماه گذشته و منو ته و بقیه باهم رابطمون عالی شده
منو ته با هم قرار میزاریم یهو گوشیم زنگ خورد
_: آلو
+: الو سلام ته
_: چخبر؟
+: مرسی تو چخبر با پسرا چی کار می کنین؟
_: امروز باید بریم ژاپن توکیو
+: آها ما میایم بدرقتون کنیم راستی چند وقت اونجایین؟
_: برای چند ماه
+: اها اوکی خداحافظ
_: خداحافظ
منو دخترا رفتیم آماده شدیم رفتیم فرودگاه و بدرقشون کردیم و رفتیم خونه چند ساعت گذشته و هنوز زنگ نزدن دارم نگران میشم که یهو یه پیامک برای گوشیم اومد
واییییی چقدر قشنگ بود به دخترا نشونش دادم
(اسلاید دوم)
پیامک
( _: سلام ا.ت ما رسیدیم
+: آها اوکی به سلامت
_: خیلی دوست دارم بای
+: بای)
و....
خمارییییییییی😁
ببخشید یک روز نبودم 💜
۱۷.۱k
۲۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.