CHANGBIN.
[part 2]
اشکاتو کنار زدی و گفتی
+من دوستت دارم .. دیوانه وار دوستت دارم و الان خیلی وقته میفهمم این حس متقابل نیست!
با بغض بهش زل زده بودی و منتظر بودی حرفی بزنه .. ولی فقط با صورت بی حسش بهت نگاه میکرد ..
آروم شده بودی .. سعی کردی بدون اینکه صدات بلرزه حرف بزنی ..
+خیلی خب .. باشه .. اگه .. اگه انقدر برات خسته کننده شدم که دیگه نمیخوای باهام حرف بزنی .. بیا جدا شیم
سرتو پایین انداختی و خواستی از کنارش رد شی که مچ دستتو گرفت.
چند لحظه بعد تورو بین بازوهاش حبس کرد، هیچکدوم حرفی نمیزدین، بازم فقط صدای عقربه ساعت به گوش میرسید
ولی انگار اون آغوش آرامشی رو بهت تزریق کرده بود که از تمام حرفایی که زدی پشیمون بودی
بعد از چند دقیقه با صدای خسته ای گفت
-تو هیچوقت قرار نیست خسته کننده بشی ..
تا وقتی تورو کنار خودم داشته باشم به هیچکدوم از اونا نگاهم نمیکنم .. بیا دیگه درموردش فکر نکنیم قول میدم همشو درست کنم
بوسه ای روی موهات گذاشت که زمزمه کردی
+دوستت دارم ..
-من عاشقتم
اشکاتو کنار زدی و گفتی
+من دوستت دارم .. دیوانه وار دوستت دارم و الان خیلی وقته میفهمم این حس متقابل نیست!
با بغض بهش زل زده بودی و منتظر بودی حرفی بزنه .. ولی فقط با صورت بی حسش بهت نگاه میکرد ..
آروم شده بودی .. سعی کردی بدون اینکه صدات بلرزه حرف بزنی ..
+خیلی خب .. باشه .. اگه .. اگه انقدر برات خسته کننده شدم که دیگه نمیخوای باهام حرف بزنی .. بیا جدا شیم
سرتو پایین انداختی و خواستی از کنارش رد شی که مچ دستتو گرفت.
چند لحظه بعد تورو بین بازوهاش حبس کرد، هیچکدوم حرفی نمیزدین، بازم فقط صدای عقربه ساعت به گوش میرسید
ولی انگار اون آغوش آرامشی رو بهت تزریق کرده بود که از تمام حرفایی که زدی پشیمون بودی
بعد از چند دقیقه با صدای خسته ای گفت
-تو هیچوقت قرار نیست خسته کننده بشی ..
تا وقتی تورو کنار خودم داشته باشم به هیچکدوم از اونا نگاهم نمیکنم .. بیا دیگه درموردش فکر نکنیم قول میدم همشو درست کنم
بوسه ای روی موهات گذاشت که زمزمه کردی
+دوستت دارم ..
-من عاشقتم
۴.۶k
۰۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.