وقتی بیدار شدم❤️پارت۷
من با تهیونگ رفتم پیش آنی و تهیونگ رو بهش معرفی کردم از پیش خدمت یه نوشیدن خواستم
موزیک پلی شد
همه داشتن میرقصیدن دلم میخواست باتهیونگ برقصم ولی نمی تونستم از بخوام
تهیونگ:تودلش(دیدم تو حال خودشه خواستم برم پیشش و ازش درخواست رقص کنم)
تهیونگ:ا/ت میخوای برقصیم؟
ا/ت باشه بریم برقصیم
دستشو گرفتم و باهاش رفتم برای اینکه برقصیم
آنی:باید یه کاری کنم تا ا/ت و تهیونگ به هم نزدیک تر بشن
ا/ت موزیک مورد علاقم پخش شد
دستمو گذاشتم رو شونه تهیونگ یهو دیدم تهیونگ هم دستشو گذاشت رو کمرم شروع کردیم به رقص بعد از تموم شدن رقص
دل آرام☘️
موزیک پلی شد
همه داشتن میرقصیدن دلم میخواست باتهیونگ برقصم ولی نمی تونستم از بخوام
تهیونگ:تودلش(دیدم تو حال خودشه خواستم برم پیشش و ازش درخواست رقص کنم)
تهیونگ:ا/ت میخوای برقصیم؟
ا/ت باشه بریم برقصیم
دستشو گرفتم و باهاش رفتم برای اینکه برقصیم
آنی:باید یه کاری کنم تا ا/ت و تهیونگ به هم نزدیک تر بشن
ا/ت موزیک مورد علاقم پخش شد
دستمو گذاشتم رو شونه تهیونگ یهو دیدم تهیونگ هم دستشو گذاشت رو کمرم شروع کردیم به رقص بعد از تموم شدن رقص
دل آرام☘️
۸.۶k
۰۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.