آب و هوای زندگی

از زبان چویا: سه ماه از اومدنم به ایتالیا میگذره امروز دارم وسایلم رو جمع میکنم که از اینجا برم چون دازای دوباره منو پیدا کرده
وسایل رو تو ماشین گذاشتم رای رو بغل رفتم به سمت فرودگاه و بعد از جابجایی وسایل سوار هواپیما شدیم می خواستم برم ایران چون یکی بهم گفت اگه برم اونجا دیگه به این راحتی نمی تونه پیدامون کنه چند ساعت بعد هواپیما توی فرودگاه شهر تهران نشست و حالا زندگی جدید ما آغاز میشه بعد از اینکه کار های مهاجرت رو انجام دادم و یه خط جدید گرفتم حالا باید دنبال یه خونه البته تصمیم گرفتم تو پایتخت نباشم شاید به یکی از شهرهای قشنگش برم تعریف ایران رو زیاد شنیدم

بچه‌ها کی با من میاد بریم استقبال از چویا
مهرآباد فرودگاه منتظرتونم🤣😅
دسته گل و اسفند رو کی میاره🤣🤣
از الان بگم من شیرینی میارم😁😁