My charming daddy!
My charming daddy!
part 1
از زبون ا/ت: چهار سال بود که با جیمین دوست بودیم و رابطه داشتیم. اما تا حالا هیچ تماسی(لمس) باهم نداشتیم 😣من امروز از ژاپن برمیگردم کره
اولین دیدار ما تو سئول تو خیابان تهران بود
فلش بک به دوهفته ی قبل:
من داشتم از خونه ی میا برمیگشتم که...
جیمینو توراه دیدم تو پیاده رو داشت تنهایی قدم میزد رفتم جلوش
+جیمین شیی
_لبخند زد`
+بیا باهم بریمم
_چرا ک نه:)
+اوم راستی خونت کجاست؟
_ توی کوچه روبرویی
+واقعن؟ منم میرم همونجا...!
_جدن؟
+دروغم کجا بود..
_یااا نگفتم دروغ میگی..
part 1
از زبون ا/ت: چهار سال بود که با جیمین دوست بودیم و رابطه داشتیم. اما تا حالا هیچ تماسی(لمس) باهم نداشتیم 😣من امروز از ژاپن برمیگردم کره
اولین دیدار ما تو سئول تو خیابان تهران بود
فلش بک به دوهفته ی قبل:
من داشتم از خونه ی میا برمیگشتم که...
جیمینو توراه دیدم تو پیاده رو داشت تنهایی قدم میزد رفتم جلوش
+جیمین شیی
_لبخند زد`
+بیا باهم بریمم
_چرا ک نه:)
+اوم راستی خونت کجاست؟
_ توی کوچه روبرویی
+واقعن؟ منم میرم همونجا...!
_جدن؟
+دروغم کجا بود..
_یااا نگفتم دروغ میگی..
۲.۶k
۲۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.