ماه و خورشید
پارت ۴۷
هاری : از این به بعد میشینین رو پای عشقامون گوشیشونو میگیریم
کوک : اصلا اینطوری نیست
ته : تو اون پوشه نرو
از لجش رفتم تو همون پوشه که گوشیشو گرفت
ته : میگم نرو
کوک : باشه بابا
بلند شدمو رفتم تو اتاقم
کوک : اصلا چرا باید گوشیشو بگیره ؟ شاید داره خیانت میکنه ؟ شایدم عکس یه دختره مطمئن بودم فقط برای سرگرمیم و اون تا الان ازدواج کرده
ته : چرا چرت میگی
کوک : تو کی اومدی
ته : از اولش اینجا بودم
کوک : حال ندارم برو رفتم رو تختم نشستم
ته : چرا فکر میکنی بهت خیانت میکنم ؟
کوک : اگه نکردی چرا اون پوشه رو قایم میکنی
ته : خب به دردت نمیخوره اونا لیست فیلمه
کوک: ببینم اگه راست میگی
بهم نشون داد
کوک : ببخشید که اینارو درموردت گفتم ته
ته : خب خب خب تو از سالن اومدی بیرون
کوک : الان بچه ها منتظرن
ته : نه نیستن کلاسو تموم کردم
کوک : ت...تهیونگ میخوای چیکار کنی
ته : میخوام سرتو نگاه کنم
کوک : پس چرا اینطوری میکنی ترسیدم
ته : بشین ببینم
باند دور سرمو باز کرد
ته : آخیش زخمش به زودی خوب میشه برو حموم اوکیمن منتظر میمونم
رفتم حموم و بعد شستن خودم با بالا تنه ی لخت و حوله ایکه باهاش موهامو خشک میکردم رفتم بیرون که بقیه ی بچه ها رو دیدم
کوک : عا سلام خوب هستین
رفتم یه لباس برداشتم و پوشیدم
کوک : حالا چی شده اون ین اینجا
شیا : من کیم چی شد فاخ سلام هیچی اومدیم ببینیمت
هاری : واو چه بدن خوبی داری
شینا : عضلاتی که رگ های روش پف کرده سیکس پک
کوک : عه واقعا
آنارا : رگ هایی که از زیر پوست سفیدت قشنگ معلومه
اونورا : و بویی ه بعد حموم میدی
ته : بو نعنا میده
کوک : چی؟
ته : موهات بوی نعنا میده
دوهیون : انگار خودش نعناعه کاملا و نعنا میده
ارویین : مگه نعنا نیست
شیا : ریدین یه حرف های اینا خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ" خنده "
کوک : اون دختر ژاپنیه کو
شیا : اون خوابش میومد
هاری : فاخ چقدر بو نعنا میدی
کوک : نعنا ؟ به والله کهمن و نعنا نمیدم
ته : عادیه این بوییه که خودت نسبت به خودت احساس نمیکنی ولی بقیه احساس میکنن " با چشم به پاهاش اشاره میکنه "
رفتم نشستم رو پاهای تهیونگ
شینا : هیونگ باهات درد نمیگیره این انقدر میشینه رو پات
ته: نه
کوک : من سبکم
با بچه ها قرار گذاشتیم شب بریم بارو تهیونگم قبول کرد که بیاد وای اونورا و آنارا گفتن نمیان
۸ شب
کوک : ....
💜💜 💜💜
💜 💜 💜 💜
💜 💜 💜
💜 💜
💜 💜
💜 💜
💜 💜
💜 💜
💜
هاری : از این به بعد میشینین رو پای عشقامون گوشیشونو میگیریم
کوک : اصلا اینطوری نیست
ته : تو اون پوشه نرو
از لجش رفتم تو همون پوشه که گوشیشو گرفت
ته : میگم نرو
کوک : باشه بابا
بلند شدمو رفتم تو اتاقم
کوک : اصلا چرا باید گوشیشو بگیره ؟ شاید داره خیانت میکنه ؟ شایدم عکس یه دختره مطمئن بودم فقط برای سرگرمیم و اون تا الان ازدواج کرده
ته : چرا چرت میگی
کوک : تو کی اومدی
ته : از اولش اینجا بودم
کوک : حال ندارم برو رفتم رو تختم نشستم
ته : چرا فکر میکنی بهت خیانت میکنم ؟
کوک : اگه نکردی چرا اون پوشه رو قایم میکنی
ته : خب به دردت نمیخوره اونا لیست فیلمه
کوک: ببینم اگه راست میگی
بهم نشون داد
کوک : ببخشید که اینارو درموردت گفتم ته
ته : خب خب خب تو از سالن اومدی بیرون
کوک : الان بچه ها منتظرن
ته : نه نیستن کلاسو تموم کردم
کوک : ت...تهیونگ میخوای چیکار کنی
ته : میخوام سرتو نگاه کنم
کوک : پس چرا اینطوری میکنی ترسیدم
ته : بشین ببینم
باند دور سرمو باز کرد
ته : آخیش زخمش به زودی خوب میشه برو حموم اوکیمن منتظر میمونم
رفتم حموم و بعد شستن خودم با بالا تنه ی لخت و حوله ایکه باهاش موهامو خشک میکردم رفتم بیرون که بقیه ی بچه ها رو دیدم
کوک : عا سلام خوب هستین
رفتم یه لباس برداشتم و پوشیدم
کوک : حالا چی شده اون ین اینجا
شیا : من کیم چی شد فاخ سلام هیچی اومدیم ببینیمت
هاری : واو چه بدن خوبی داری
شینا : عضلاتی که رگ های روش پف کرده سیکس پک
کوک : عه واقعا
آنارا : رگ هایی که از زیر پوست سفیدت قشنگ معلومه
اونورا : و بویی ه بعد حموم میدی
ته : بو نعنا میده
کوک : چی؟
ته : موهات بوی نعنا میده
دوهیون : انگار خودش نعناعه کاملا و نعنا میده
ارویین : مگه نعنا نیست
شیا : ریدین یه حرف های اینا خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ" خنده "
کوک : اون دختر ژاپنیه کو
شیا : اون خوابش میومد
هاری : فاخ چقدر بو نعنا میدی
کوک : نعنا ؟ به والله کهمن و نعنا نمیدم
ته : عادیه این بوییه که خودت نسبت به خودت احساس نمیکنی ولی بقیه احساس میکنن " با چشم به پاهاش اشاره میکنه "
رفتم نشستم رو پاهای تهیونگ
شینا : هیونگ باهات درد نمیگیره این انقدر میشینه رو پات
ته: نه
کوک : من سبکم
با بچه ها قرار گذاشتیم شب بریم بارو تهیونگم قبول کرد که بیاد وای اونورا و آنارا گفتن نمیان
۸ شب
کوک : ....
💜💜 💜💜
💜 💜 💜 💜
💜 💜 💜
💜 💜
💜 💜
💜 💜
💜 💜
💜 💜
💜
۶.۸k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.