پارت ۱۳:
بعداز یک ساعت بالاخره کارم تموم شد:
+پاشوتموم شد
-ممنونم عشقم من از بچگی از دندون پزسکی زهر دارم اما تو باعث شدی که به ترسم غلبه کنم ممنون که هستی
+خواهش میکنم عزیزم
منم دیگه کارام تموم شده بریم خونه
بزار اول برم لباسامو عوض کنم بیام بریم
-باشه
رفتم لبلسامو عوض کردم و کیفم رو برداشتم به سمت آسانسور رفتم یه پسر هم باهام وارد اسانسور شد دکمه رو زدم در بسته شد نمیدونم چرا فکر میکردم طرف یه منحرفه مزاحمه بعد چند ثانیه گفت:
(علامت طرف ™ عجب علامت هایی استخراج میشه😐)
™دوس پسر داری؟
+فک نمیکنم به تو ربطی داشته باشه
™باهام درست حرف بزن
+گمشو اون ور
بهم نزدیک شد که هول دادم اون ور آسانسور رسید به پایین و با ترس به بیرون رفتم پایین که دیدم تهیونگ پایین منتظرم وایساده :
+تهیونگااا
-چی شده؟
+اون مرتیکه مزاحمم میشه *با ترس
-حسابشو میذارم کف دستش برو تو ماشین
+اما تهیونگ تو چی
-من میام
رفتم تو ماشین از پنجره نگاه میکردم و اشک میریختم دیدم که تهیونگ داره اون مرده میزنه
-چطور جرعت کردی به زن من دست بزنی عوضی هااان
™گوه خوردم ببخشید
از روش بلند شدم
-ارزشش رو نداره خوردم رو واسه یکی مثل تو خسته کنم اگه ارزشش رو داشت زندت نمیزاشتم بی شرف
و بعد از ۲۰ دقیقه به سمت ماشین رفتم دستام خونی شده بود
ویو بورا:
دیدم که تهیونگ داره میاد سمت ماشین و در باز کرد و نشست :
+چی کارش کردی؟
-کم مونده بود بمیره ولش کردم
نگران نباش عزیزم نترس من اینجام
+اشکام رو پاک کرد که متوجه شدم دستاش خونیه
عزیزم دستات پر خونه
-اشکال نداره
+ بیا بریم خونه من برات پانسمانش میکنم
- نه بابا لازم نیست
+ چیو چطور لازم نیست همین الان میریم
- باشه عشقم عصبانی نشو
+نیستم
بعداز ۱۵ دقیقه رسیدیم خونه من و.....
شرط ۲۰ تا لایک
+پاشوتموم شد
-ممنونم عشقم من از بچگی از دندون پزسکی زهر دارم اما تو باعث شدی که به ترسم غلبه کنم ممنون که هستی
+خواهش میکنم عزیزم
منم دیگه کارام تموم شده بریم خونه
بزار اول برم لباسامو عوض کنم بیام بریم
-باشه
رفتم لبلسامو عوض کردم و کیفم رو برداشتم به سمت آسانسور رفتم یه پسر هم باهام وارد اسانسور شد دکمه رو زدم در بسته شد نمیدونم چرا فکر میکردم طرف یه منحرفه مزاحمه بعد چند ثانیه گفت:
(علامت طرف ™ عجب علامت هایی استخراج میشه😐)
™دوس پسر داری؟
+فک نمیکنم به تو ربطی داشته باشه
™باهام درست حرف بزن
+گمشو اون ور
بهم نزدیک شد که هول دادم اون ور آسانسور رسید به پایین و با ترس به بیرون رفتم پایین که دیدم تهیونگ پایین منتظرم وایساده :
+تهیونگااا
-چی شده؟
+اون مرتیکه مزاحمم میشه *با ترس
-حسابشو میذارم کف دستش برو تو ماشین
+اما تهیونگ تو چی
-من میام
رفتم تو ماشین از پنجره نگاه میکردم و اشک میریختم دیدم که تهیونگ داره اون مرده میزنه
-چطور جرعت کردی به زن من دست بزنی عوضی هااان
™گوه خوردم ببخشید
از روش بلند شدم
-ارزشش رو نداره خوردم رو واسه یکی مثل تو خسته کنم اگه ارزشش رو داشت زندت نمیزاشتم بی شرف
و بعد از ۲۰ دقیقه به سمت ماشین رفتم دستام خونی شده بود
ویو بورا:
دیدم که تهیونگ داره میاد سمت ماشین و در باز کرد و نشست :
+چی کارش کردی؟
-کم مونده بود بمیره ولش کردم
نگران نباش عزیزم نترس من اینجام
+اشکام رو پاک کرد که متوجه شدم دستاش خونیه
عزیزم دستات پر خونه
-اشکال نداره
+ بیا بریم خونه من برات پانسمانش میکنم
- نه بابا لازم نیست
+ چیو چطور لازم نیست همین الان میریم
- باشه عشقم عصبانی نشو
+نیستم
بعداز ۱۵ دقیقه رسیدیم خونه من و.....
شرط ۲۰ تا لایک
۷.۱k
۱۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.