پارت ۳۸ : حاکمان جهنم
خلاصه
سوار ماشین خفن جونگ کوک که امروز خریده بود شدن و رفتن به سمت پاساژ
اول کلی لباس خریدن
توی مغازه ی آخری که فروشنده بعد از بسته بندی لباس ها اون رو داد به جون کوک و گفت : you are a very beautiful couple it really fits. شما زوج خیلی زیبایی هستید واقعا به هم میآید
جونگ کوک: Thank you woman.ممنون خانم
و تز مغازه خارج شدن
ا.ت : جونگ کو چرا نگفتی ما کاپل نیستیم
جونگ کوک : نخواستم دل خانومه رو بشکونم و آروم زیر لب گفت : شاید در آینده شدیم
خلاصه رسیدن به بستنی فروشی
ا.ت : جونگ کوک بستنی میخوام
جونگ کوک: با کمال میل
جونگ کوک : Sir, can you give me two ice creams, one with banana flavor and one with strawberry flavor . آقا میتونید به من دوتا بستنی بدید یکی با طعم موزی یکی با طعم توت فرنگی
مرده : Sleep well, this is your ice cream.خب بفرما اینم از بستنی شما
جونگ کوک تشکری کرد و بستنی رو به سمت ا.ت برد
روی صندلی های مخصوص بستنی فروشی خفن نشستم و شروع کردن به بستنی خوردن
ا.ت جوری بستنی میخورد انگار بچه ی سه سالست و جونگ کوک برای بار هزارم عاشقش شد
خلاصه بستنی خوردن و رفتن شهر بازی
کلی خوشگ گذروندن
جونگ کوک رفت کارت شهربازی رو دوباره پر کنه تا فردا با بچه ها بیان
ا.ت نشسته بود ردی صندلی تا جونگ کوک بیاد که یه مرد مزاحمش شد و میخواست به زور اون رو با خودش ببره
ا.ت ازترس با گریه افتاد بود و مدام جونگ کوک دو صدا میزد جونگ کو ک بعد ترز پر کردن شارژ کارت شهر بازی اومد و با صحنه ی جلوش خون جلوی چشماش رو گرفت
تا سر حد مرگ اون مرتیکه رو زد و اش و لاش تحویل پلیس داد بعدم دست ا.ت رک با عصبانیت کشید و سوار ماشینش کرد
ا.ت : جونگ کوک ب
جونگ کوک با عصبانیت داد کشید : ساکت میدونی اگه اتفاقی واسش می افتاد چه بلایی سرم میومد از يه طرق خانوادت از طرفی دیگه پسرا هز طرفی دیگه امیر که از همشون بدتره همشون به کنار قلبم چی هان جواب اون رو چی بدم ( داد سرسام آور )
ا.ت : جونگ کوک عذاب وجد
جونگ کوک : عذاب وجدان نیست نیست این قلبمه میفهمی این عشقه ا.ت عشقه همون روز اولی که ما به خونتون گذاشتم عاشقت شدم من فقط به خاطر تو زندم اگه هون مرد اذیتت میکرد چی هان میخواستی چیکار کنم ( داد )
ا.ت : مم..م.نن.
جونگ کوک: خوب فکراتو بکن بعد به بگو منو میپذیری یانه و بدون فقط و فقط دوهفته وقت میدم خب فقط دوهفته و ماشین رو روشن کردن و رفتن
سوار ماشین خفن جونگ کوک که امروز خریده بود شدن و رفتن به سمت پاساژ
اول کلی لباس خریدن
توی مغازه ی آخری که فروشنده بعد از بسته بندی لباس ها اون رو داد به جون کوک و گفت : you are a very beautiful couple it really fits. شما زوج خیلی زیبایی هستید واقعا به هم میآید
جونگ کوک: Thank you woman.ممنون خانم
و تز مغازه خارج شدن
ا.ت : جونگ کو چرا نگفتی ما کاپل نیستیم
جونگ کوک : نخواستم دل خانومه رو بشکونم و آروم زیر لب گفت : شاید در آینده شدیم
خلاصه رسیدن به بستنی فروشی
ا.ت : جونگ کوک بستنی میخوام
جونگ کوک: با کمال میل
جونگ کوک : Sir, can you give me two ice creams, one with banana flavor and one with strawberry flavor . آقا میتونید به من دوتا بستنی بدید یکی با طعم موزی یکی با طعم توت فرنگی
مرده : Sleep well, this is your ice cream.خب بفرما اینم از بستنی شما
جونگ کوک تشکری کرد و بستنی رو به سمت ا.ت برد
روی صندلی های مخصوص بستنی فروشی خفن نشستم و شروع کردن به بستنی خوردن
ا.ت جوری بستنی میخورد انگار بچه ی سه سالست و جونگ کوک برای بار هزارم عاشقش شد
خلاصه بستنی خوردن و رفتن شهر بازی
کلی خوشگ گذروندن
جونگ کوک رفت کارت شهربازی رو دوباره پر کنه تا فردا با بچه ها بیان
ا.ت نشسته بود ردی صندلی تا جونگ کوک بیاد که یه مرد مزاحمش شد و میخواست به زور اون رو با خودش ببره
ا.ت ازترس با گریه افتاد بود و مدام جونگ کوک دو صدا میزد جونگ کو ک بعد ترز پر کردن شارژ کارت شهر بازی اومد و با صحنه ی جلوش خون جلوی چشماش رو گرفت
تا سر حد مرگ اون مرتیکه رو زد و اش و لاش تحویل پلیس داد بعدم دست ا.ت رک با عصبانیت کشید و سوار ماشینش کرد
ا.ت : جونگ کوک ب
جونگ کوک با عصبانیت داد کشید : ساکت میدونی اگه اتفاقی واسش می افتاد چه بلایی سرم میومد از يه طرق خانوادت از طرفی دیگه پسرا هز طرفی دیگه امیر که از همشون بدتره همشون به کنار قلبم چی هان جواب اون رو چی بدم ( داد سرسام آور )
ا.ت : جونگ کوک عذاب وجد
جونگ کوک : عذاب وجدان نیست نیست این قلبمه میفهمی این عشقه ا.ت عشقه همون روز اولی که ما به خونتون گذاشتم عاشقت شدم من فقط به خاطر تو زندم اگه هون مرد اذیتت میکرد چی هان میخواستی چیکار کنم ( داد )
ا.ت : مم..م.نن.
جونگ کوک: خوب فکراتو بکن بعد به بگو منو میپذیری یانه و بدون فقط و فقط دوهفته وقت میدم خب فقط دوهفته و ماشین رو روشن کردن و رفتن
۴.۵k
۱۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.