«عروسک خیمه شب بازی»
«عروسک خیمه شب بازی»
پارت: ۳۹
_دختر فراری؟
جوابشو ندادم
دستشو برد زیر چونش
_نکنه از دوست مردت باردار بودی خانوادت طردت کردن
اخمام رفت تو هم
بچه ی من حلال بود
با جسارتی که نمیدونم از کجا اوردم لب زدم
_به شما ربطی داره؟
جا خورد
بعد چند ثانیه خندید و گفت
_وحشی ام که هستی
منم با نیشخند نگاهش کردم
_پای بچم وسط باشه وحشی که هیچ قاتل میشم..!
یه سوال متعجبم کرد
اینکه اون چطوری فهمیده بود حاملم
سوالمو به زبون اوردم
_از کجا میدونستی حاملم؟
پارت: ۳۹
_دختر فراری؟
جوابشو ندادم
دستشو برد زیر چونش
_نکنه از دوست مردت باردار بودی خانوادت طردت کردن
اخمام رفت تو هم
بچه ی من حلال بود
با جسارتی که نمیدونم از کجا اوردم لب زدم
_به شما ربطی داره؟
جا خورد
بعد چند ثانیه خندید و گفت
_وحشی ام که هستی
منم با نیشخند نگاهش کردم
_پای بچم وسط باشه وحشی که هیچ قاتل میشم..!
یه سوال متعجبم کرد
اینکه اون چطوری فهمیده بود حاملم
سوالمو به زبون اوردم
_از کجا میدونستی حاملم؟
۵۷۵
۱۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.