پارت ۸
رفتیم از اتاق بیرون و به بچها گفتیم
جین:آخخخخ ژون عمو قربونش بره
نامجون:ات من کتاب راجب تربیت بچه دارم حتما بهت میدم
یونگی:نخیرم تربیت بچه به عهده منه..
نامجون:که اون وقت بهش فحش یاد بدی؟
یونگی:برو بابا
تهیونگ:شماها چی میگین مث اینکه بچه ی منه هاااااااااا.
جین:بسه دیگه...زود باشید وسایل و جمع کنید
ته:واسه چی؟
جین:عقل کل باید برگردیم سئول!!
ته:آها راست میگیا
وسایل و جمع کردن برگردن...
به عمارت ته رسیدن
ات:گوشیمو بده تهیونگ
ته:میخوای چیکار؟
ات:باید به دوستام بگم و باندمو بهشون بسپارم
ته:از نظرم فردا یه مهمونی مافیایی بگیریم نامزدیمون و اعلام کنیم و باندهامونم یکی،نظرت چیه؟
ات:خوبه
تهیونگ:پس بریم خرید لباس بگیریم...
ات:پس به بچها هم بگو...
فلش بک خرید
ات:اون مغازه هه برا شما ها خوبه
ته:بریم داخل
هیچی دیگه لباساشونو خریدن رفتن خونه😐
فلش بک فردا موقع مراسم...
ات ویو
میکاپ کردمو موهامم حالت دادم...
لباسامو پوشیدم و تو آینه به خودم نگاه کردم..چه جیگری هستما...بالاخره از صورت هندسامم دل کندم و رفتم بیرون که تهیونگ و دیدم،از حق نگذریم جذاب شده بود..
ته:محو ات شده بودم...چقدر جذاب شده بود..رفتم جلو و پیشونیش و بوسیدم.ته:چقدر جذاب شدی بیب.
ات :تو هم همینطور.
ته:بریم؟
ات:آره
جین:آخخخخ ژون عمو قربونش بره
نامجون:ات من کتاب راجب تربیت بچه دارم حتما بهت میدم
یونگی:نخیرم تربیت بچه به عهده منه..
نامجون:که اون وقت بهش فحش یاد بدی؟
یونگی:برو بابا
تهیونگ:شماها چی میگین مث اینکه بچه ی منه هاااااااااا.
جین:بسه دیگه...زود باشید وسایل و جمع کنید
ته:واسه چی؟
جین:عقل کل باید برگردیم سئول!!
ته:آها راست میگیا
وسایل و جمع کردن برگردن...
به عمارت ته رسیدن
ات:گوشیمو بده تهیونگ
ته:میخوای چیکار؟
ات:باید به دوستام بگم و باندمو بهشون بسپارم
ته:از نظرم فردا یه مهمونی مافیایی بگیریم نامزدیمون و اعلام کنیم و باندهامونم یکی،نظرت چیه؟
ات:خوبه
تهیونگ:پس بریم خرید لباس بگیریم...
ات:پس به بچها هم بگو...
فلش بک خرید
ات:اون مغازه هه برا شما ها خوبه
ته:بریم داخل
هیچی دیگه لباساشونو خریدن رفتن خونه😐
فلش بک فردا موقع مراسم...
ات ویو
میکاپ کردمو موهامم حالت دادم...
لباسامو پوشیدم و تو آینه به خودم نگاه کردم..چه جیگری هستما...بالاخره از صورت هندسامم دل کندم و رفتم بیرون که تهیونگ و دیدم،از حق نگذریم جذاب شده بود..
ته:محو ات شده بودم...چقدر جذاب شده بود..رفتم جلو و پیشونیش و بوسیدم.ته:چقدر جذاب شدی بیب.
ات :تو هم همینطور.
ته:بریم؟
ات:آره
۲.۶k
۲۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.