ᴾ²⁶
ᴾ²⁶
ᴾʳᵘⁿⁱⁿᵍ ˢᵉᵃˢᵒⁿ
ᶜᵒᵘᵖˡᵉ:ᵀᵃᵉʰʸᵘⁿᵍ ᵃⁿᵈ ᴮᵒᵒʸᵘⁿᵍ
ᴬᵘᵗʰᵒʳ:ᴾᵃʳᵏ ᴶⁱʸᵒᵒⁿ
بویونگ آماده شد و هانبوک سرخ و طلاییش را پوشید
و کانزاشیاش را به زیباترین شکل ممکن آماده کرد...
بویونگ همیشه خودش آماده میشد چه در عمارت پدر و چه در قصر همسر!
اصلاً برای فرقی داشت؟
معلومه که آره...
تلاشی برای به دست آوردن دل ولیعهد انجام بدهد...
او حسابی به خاطر دیشب ناراحت بود پس به یک آرایش ملایم راضی شد و راه را برای دیدن ولیعهد پیمود
_اقامتگاه تهیونگ_
خواجه : سرورم همسرتون اینجا هستند
تهیونگ : بگین بیان داخل.
ندیمهها در را باز کردن و تهیونگ با دیدن صحنه روبرویش کمی متعجب شد
فکر میکرد امروز بویوم تلاش کند که دل تهیونگ را با آرایش غلیظ و بستن کانزاشیهای مختلف موهایش بلرزاند!
اما دختر فقط هانبوک سرخ و طلایی پوشید و آرایش کمی روی صورت داشت!
همسرش تعظیمی کرد و روی دوزانویش نشست...
_ اتفاقی افتاده که ولیعهد خواستن منو ملاقات کنند؟
تهیون دوباره با لحن سرد بویونگ متعجب شد اما زود خودش را جمع و جور کرد...
+ امروز روز انتخاب معشوقه سلطنتیه! و من به عنوان زنی که در این جایگاه قرار میدم معشوقه جیلی هست!
بویونگ مانند کسی که سیخ داغ را در قلبش فرو کرده باشند درد کشید ولی به روی خودش نیاورد!
_بله سرورم...
+ میتونی بری و شروع کنی! راستی بردن خبرها برای عمه عزیزت فراموش نشه جئون بویونگ...
پس از گفتن این حرف میشد درد در چهره بویوگ و پوزخند را در چهره مرد دید
#Park_Jiyoon
#Pruning_Season
ᴾʳᵘⁿⁱⁿᵍ ˢᵉᵃˢᵒⁿ
ᶜᵒᵘᵖˡᵉ:ᵀᵃᵉʰʸᵘⁿᵍ ᵃⁿᵈ ᴮᵒᵒʸᵘⁿᵍ
ᴬᵘᵗʰᵒʳ:ᴾᵃʳᵏ ᴶⁱʸᵒᵒⁿ
بویونگ آماده شد و هانبوک سرخ و طلاییش را پوشید
و کانزاشیاش را به زیباترین شکل ممکن آماده کرد...
بویونگ همیشه خودش آماده میشد چه در عمارت پدر و چه در قصر همسر!
اصلاً برای فرقی داشت؟
معلومه که آره...
تلاشی برای به دست آوردن دل ولیعهد انجام بدهد...
او حسابی به خاطر دیشب ناراحت بود پس به یک آرایش ملایم راضی شد و راه را برای دیدن ولیعهد پیمود
_اقامتگاه تهیونگ_
خواجه : سرورم همسرتون اینجا هستند
تهیونگ : بگین بیان داخل.
ندیمهها در را باز کردن و تهیونگ با دیدن صحنه روبرویش کمی متعجب شد
فکر میکرد امروز بویوم تلاش کند که دل تهیونگ را با آرایش غلیظ و بستن کانزاشیهای مختلف موهایش بلرزاند!
اما دختر فقط هانبوک سرخ و طلایی پوشید و آرایش کمی روی صورت داشت!
همسرش تعظیمی کرد و روی دوزانویش نشست...
_ اتفاقی افتاده که ولیعهد خواستن منو ملاقات کنند؟
تهیون دوباره با لحن سرد بویونگ متعجب شد اما زود خودش را جمع و جور کرد...
+ امروز روز انتخاب معشوقه سلطنتیه! و من به عنوان زنی که در این جایگاه قرار میدم معشوقه جیلی هست!
بویونگ مانند کسی که سیخ داغ را در قلبش فرو کرده باشند درد کشید ولی به روی خودش نیاورد!
_بله سرورم...
+ میتونی بری و شروع کنی! راستی بردن خبرها برای عمه عزیزت فراموش نشه جئون بویونگ...
پس از گفتن این حرف میشد درد در چهره بویوگ و پوزخند را در چهره مرد دید
#Park_Jiyoon
#Pruning_Season
۲.۶k
۰۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.