پات ده

پات ده
💜کجایی اوپا💜
که ناگهان وارد یه راه شدیم دخترا خیلی ترسیدن چون خیلی تاریک بود خیلییی و هیچی معلوم نمیشد که یه دفعه ای یه چیزی حس کردیم
جیمین : خاک برسرم ترمز ماشین نمیگیرههه چیکار کنیم
نیونا جیغ زد و جیسو گریه میکرد سیون از حال رفت🤭🤭
و بعدش قضیه سیاه شد اونا با یه درخت برخورد کردن و معلوم نبود زنده آن یا نه
بلاخره پس از چند ساعت یک نفر اومد و در اون ماشین باز کرد و ۴ تاشونم برد اون جنگل به حدی ترسناک بود که میخواستی جیغ بزنی اما اون کی بود که اینارو نجات داد جیمین ویو
بعد اینکه برخورد کردیم شانس آوردم رفتم زیر صندلی و فقط کلم آسیب دید دیدم یه چیزی داره میاد سمتمون اون یه انسان بود چی بود که یکدفعه ای چشمام بسته شد
ویو ۳ تاشو بجز جیسو
ما کجاییم همه با هم
پرستارا: نگران نباشید تو بیمارستان
نیونا : جیسو کجاست
سیون : راست میگه جیسو کجاست
پرستارا : شما فقط سه تا بودید
نیونا و سیون شروع کردن به گریه کردن داد زدن نکنه اون مرده یا از طرف اون شخص کشته شده برای ادامه داستان منتظر باشید