بی کوماچی در دنیای موازی
بی کوماچی در دنیای موازی
چویا:چیییییی
نگهبان:اون...........
آی:وای خدای من
چویا و دازای: وقت مبارزست
روبی:خدای من باورم نمیشه از نزدیک می بینمشون یکی نیشگونم بگیره ببینم خوابم یا بیدار
ممچو:نیشگون
روبی:آی در دم گرفت حیوان
آی:ما کاری با شما ها نداریم و اومدیم با موری سان حرف بزنیم
موری:به به انگار یه سازمان جدید اومده
آی:ما سازمان نیستیم ما یک گروه هستیم و فقط ازتون یک در خواست داریم
موری:و اون درخواست چی هست
آی:خوب.....جان الیس بزار تو مافیا باشیم😭
موری:جان الیس چان رو چرا میاری وسط😐
الیس:رینتارو ها.... واااااااااااایییییییییی یک گروه دختر بالاخره تو مافیا پیدا شد🥳
آی:دیدی تو رو خدا🥺
موری :باشه ولی تو هرچه نگهبان داشتیم رو کشتی
آی: اونو می گی الان حالشون خوبه
چویا:(سمت پنجره)همه نگهبان ها حالشون خوبه
دازای: واقعا
چویا:آره
موری:خوب محبت تو چیه
آی:محبتم تمام محبت های جهان بجز دوستام
موری:واو حالا اسمتون چیه
آی:آی هستم آی هوشینو
روبی:روبی هستم روبی ایکامی
کانا:کانا هستم کانا آریما
آکانه:آکانه هستم کوروکاوا آکانه
مموچو:ممو هستم ممو چو
موری :دنبالم بیاین این ها برای شماست
آی:یه گردن بند ستاره
روبی:گوش واره قلبی
کانا:یه انگشتر ک روش طرح دایرس
آکانه:یه دست بند مثلثی
مموچو:یه تل شاخ شیطان با یه علامت ماه
موری:زیبا شدین مأموران اجرایی به مافیای بندر خوش آمدید
دازای و چویا: مأمور اجرایی
دازای:فقط چویا سطحش این جا پایین تره و سگ منه
چویا:خفه شو
آی:(لبخند شیطانی😈)
روبی:باز چی تو سرته
(گزارش حرام)
آی:(انداختن دازای رو چویا)
دازای و چویا:😖😖😯😳😳😳😳😳
آی:ههههه🤩🤩🤩😈😈😈
دازای:امممممم...
چویا:(گوجه فرنگی شد و غش کرد)
دازای: چویا!!!!!
آی:وای بالاخره تونستم این کار رو بکنم
روبی:(زدن تو سر آی)خاک تو سرت کرم ریز
تمام و الان دیگه تا شب پارت نمی دم امید وارم دوست داشته باشین این پارت رو🥳🥳🥳🥳🌸🌸🌸💖
چویا:چیییییی
نگهبان:اون...........
آی:وای خدای من
چویا و دازای: وقت مبارزست
روبی:خدای من باورم نمیشه از نزدیک می بینمشون یکی نیشگونم بگیره ببینم خوابم یا بیدار
ممچو:نیشگون
روبی:آی در دم گرفت حیوان
آی:ما کاری با شما ها نداریم و اومدیم با موری سان حرف بزنیم
موری:به به انگار یه سازمان جدید اومده
آی:ما سازمان نیستیم ما یک گروه هستیم و فقط ازتون یک در خواست داریم
موری:و اون درخواست چی هست
آی:خوب.....جان الیس بزار تو مافیا باشیم😭
موری:جان الیس چان رو چرا میاری وسط😐
الیس:رینتارو ها.... واااااااااااایییییییییی یک گروه دختر بالاخره تو مافیا پیدا شد🥳
آی:دیدی تو رو خدا🥺
موری :باشه ولی تو هرچه نگهبان داشتیم رو کشتی
آی: اونو می گی الان حالشون خوبه
چویا:(سمت پنجره)همه نگهبان ها حالشون خوبه
دازای: واقعا
چویا:آره
موری:خوب محبت تو چیه
آی:محبتم تمام محبت های جهان بجز دوستام
موری:واو حالا اسمتون چیه
آی:آی هستم آی هوشینو
روبی:روبی هستم روبی ایکامی
کانا:کانا هستم کانا آریما
آکانه:آکانه هستم کوروکاوا آکانه
مموچو:ممو هستم ممو چو
موری :دنبالم بیاین این ها برای شماست
آی:یه گردن بند ستاره
روبی:گوش واره قلبی
کانا:یه انگشتر ک روش طرح دایرس
آکانه:یه دست بند مثلثی
مموچو:یه تل شاخ شیطان با یه علامت ماه
موری:زیبا شدین مأموران اجرایی به مافیای بندر خوش آمدید
دازای و چویا: مأمور اجرایی
دازای:فقط چویا سطحش این جا پایین تره و سگ منه
چویا:خفه شو
آی:(لبخند شیطانی😈)
روبی:باز چی تو سرته
(گزارش حرام)
آی:(انداختن دازای رو چویا)
دازای و چویا:😖😖😯😳😳😳😳😳
آی:ههههه🤩🤩🤩😈😈😈
دازای:امممممم...
چویا:(گوجه فرنگی شد و غش کرد)
دازای: چویا!!!!!
آی:وای بالاخره تونستم این کار رو بکنم
روبی:(زدن تو سر آی)خاک تو سرت کرم ریز
تمام و الان دیگه تا شب پارت نمی دم امید وارم دوست داشته باشین این پارت رو🥳🥳🥳🥳🌸🌸🌸💖
۵۷۷
۰۲ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.