Funny & fierce ۲۳

Funny & fierce

Part23

(ویو ا.ت)

نشسته بودیم که مامان من و مامان جیمین اومدن پیش ما

&حالا وقتشه که عشقی که به هم دارید رو ثابت کنید

+اما فکر نمیکنید زیاده رویه

&نه چون هر زوجی که ازدواج میکنن جلوی همه همو میبوسن

+آخه....

_ا.ت بس کن می‌دونی که مامان من کوتاه نمیاد

بلند شدیم که همو ببوسیم ولی با یه صدای آشنا خشکم زد

(علامت سونگهون #)

#ا.ت صبر کن ....من برگشتم

+سو..سو..سونگهون

#خوشحالم که منو یادته😊

_اینجا چه خبره؟

#ا.ت تو که واقعا نمیخوای اونو رو ببوسی

+اِاا....امم

_ا.تتتتتتتت نگو که داری تحت تاثیر حرفاش قرار میگیری اصلا این کیهههههه

+اون.....

#من نامزد ا.ت هستم

_چیییییی

+سونگهون بیا بعداً باهم حرف بزنیم

#ا.ت خودتم می‌دونی من هنوز دوست دارم

_کافیه اینو بندازید بیرون

#اهای درست حرف بزن

سرمو برگردوندم سمت جیمین که دیدم جیمین داره با خشم میره به طرف سونگهون

یقه ی لباس سونگهون رو گرفت و زد توی گوشش

_گفتم از اینجا برو بیرونننننن

+جیمین کافیه . تو نمیتونی روی اون دست بلند کنی

رفت جلوشون و لباس سونگهون رو از دست جیمین آزاد کردم

_چشمم روشن طرفشم که میگیری

+جیمین اینجا نمیشه حرف زد دور و برتو ببین همه دارن به ما نگاه میکنن

دست هردوشون رو گرفتم و بردم به پارکی که همون اطراف بود

واقعا توی موقعیت سختی بودم .چرا باید بین عشق اولم و همسرم یه نفر رو انتخاب کنم

عشق اول که از اسمش معلومه خیلی مهمه و معلومه که هیچ وقت فراموش نمیشه

از یه طرف دیگم همسرم الان مسئول زندگی منه

با هردوشون هم خاطرات خوب زیادی دارم

خدایا چیکار کنم

_ا.ت بهش بگو سریع بره و مزاحم مراسم ما نشه

#ا.ت بیا بریم ادامه ی خاطرات خوشمون رو باهم بسازیم

+کافیههههه

+دیوونم کردید

_ا.ت....

+ساکت

#ا.ت...

+تو هم ساکت

_ا.ت بالاخره که باید بین ما دو تا یکی رو انتخاب کنی پس سریع منو انتخاب کن و بیا بریم همه منتظرمون هستن

#ا.ت به حرفاش توجهی نکن منو انتخاب کن یادته به هم قول دادیم با هم کل دنیا رو بگردیم

+باشه باشه صبر کنید من باید فکر کنم

_ا.ت این دیگه فکر کردن داره من همسرتم ما با هم ازدواج کردیم

#برای هر کاری یه راه حلی وجود داره برای این مشکل هم راه حلی به نام طلاق وجود داره😏

_#ا.ت زود باش

+اممم.......

#فیک #جیمین #bts