دریای سیاه پارت ۱
ویو کوک
خب مثل هر روز صبح بیدار شدم که برم صبحونه درست کنم آخه جین هیونگ امروز مصاحبه داشت و صبحونه با من بود ولی الان یه هفتس من دارم صبحونه درست میکنم کی قراره اینا تموم شههههههه
جیهوپ " عاااااا جونگ کوک شی چه کرده همرو دیوونه کرده . چی درست کردی
کوک" جو رامیون و دوکبوکی و تخممرغ کیمچی و لاته سیب زمینی شیرین .... کمه آیا
هوپ " نووووو سو گود حالا من برم همرو بیدار کنم تا غذا از دهنم نیفتاد
کوک" اوکی
( پرش زمانی چند دقیقه بعد )
اعضا همه باهم ( به غیر از هوپی ) " صبح بخیر
کوک " عاااااا صبح بخیر تا برین دست و صورتتون و بشورین من میز و میچینم
جیمین" اوکی لست گو
نامی " جیمین شی لتس گو نه لست گو کی قراره یاد بگیری
جیمین " عااااا چسونگه یوووو ( همون ببخشید )
کوک
کل میز و چیدم اها قهوه رو هم بیارم و شیر همچی اوکی شد
خو
جین " یاربون انیوووووو ( همگی سلاممممم )
کوک " عه هیونگ اومدی
جین " یس خیلییییییی خستم
کوک " اها اوکی تو استراحت کن الان بچه ها میان واسه صبحونه
جین " ارسو ( باشه )
شوگا " جین هیونگ اومدی
جین " نه تو راهم هنو مگه نمیبینی ..
( پرش زمانی بعد از صبحانه )
ته " کوکی شی عالی بود داداچ
کوک " خواهش .. اها تهیونگ امروز نوبت توعه ظرف بشوری
ته " اااااااا باششششششش
جیمین " ته غر نمیزنیا
ته " اوکی
( پرش زمانی شب )
جین " خو بچه ها فردا قراره بریم این جنگل نزدیک اینجا خیلی خوش میگذره
بچه ها باهم " اوکی
جین " من زودتر بلند میشم خوراکی موراکی آماده کنم
نامی " هیونگ کمک نمیخوای
جین " نامجوناااااا سمت آشپز خونه بیای پدرتو در میارم مفهومه
نامی " عاااااا باش هیونگ
پس تا فردا صبح شب خوش
( یجایی اون طرف دنیا )
سومی ویو
با اینکه شب شده و تمام گرگینهها و ومپایرها از خواب بیدار شدن و پریدریایی ها آواز جدیدشون رو آماده کردن و هاید ها و بقیه موجودات در حال شکارن
خب گایز من سومی یا بهتره بگم شاهزاده سومی از قبیله گرگینه ها من تک دخترم و خو عزیز دردونه و یه داداش بزرگتر از خودم دارم اسمش سوهیونه بسی مهربان و جدی . مادرم زنی خیلییییییی مهربونیه و همیشه به همه کمک میکنه و پدرم بهترین مرده اونم مهربونه و مثل سوهیون بسی جدی و من دختری شیطون پر جنب و جوش و بسی غد تشریف دارم و دختر خوشگله قلمرو مونم . زیاد اهل بیرون رفتن از خونه نیستم ولی توی خونه همیشه صدای من پیچیده بگذریم من با یه گروه با سه تا ومپایر و دوتا هاید و دوتا پری دریای
هستم خوب اسماشون
اون سه تا ومپایر اولی یه پسر خوشتیپ و مهربون اسمش شاینه و دومی خواهرش لیژونا و سومی هم دوستشون سانی که یه دختره و اون دوتا هاید دوتا دخترن یا خواهر های دوقلومون جیون و هیون و اون دوتا پری دریایی مون هم دوتا دخترن با اسم های دالین و دلین
خب مثل هر روز صبح بیدار شدم که برم صبحونه درست کنم آخه جین هیونگ امروز مصاحبه داشت و صبحونه با من بود ولی الان یه هفتس من دارم صبحونه درست میکنم کی قراره اینا تموم شههههههه
جیهوپ " عاااااا جونگ کوک شی چه کرده همرو دیوونه کرده . چی درست کردی
کوک" جو رامیون و دوکبوکی و تخممرغ کیمچی و لاته سیب زمینی شیرین .... کمه آیا
هوپ " نووووو سو گود حالا من برم همرو بیدار کنم تا غذا از دهنم نیفتاد
کوک" اوکی
( پرش زمانی چند دقیقه بعد )
اعضا همه باهم ( به غیر از هوپی ) " صبح بخیر
کوک " عاااااا صبح بخیر تا برین دست و صورتتون و بشورین من میز و میچینم
جیمین" اوکی لست گو
نامی " جیمین شی لتس گو نه لست گو کی قراره یاد بگیری
جیمین " عااااا چسونگه یوووو ( همون ببخشید )
کوک
کل میز و چیدم اها قهوه رو هم بیارم و شیر همچی اوکی شد
خو
جین " یاربون انیوووووو ( همگی سلاممممم )
کوک " عه هیونگ اومدی
جین " یس خیلییییییی خستم
کوک " اها اوکی تو استراحت کن الان بچه ها میان واسه صبحونه
جین " ارسو ( باشه )
شوگا " جین هیونگ اومدی
جین " نه تو راهم هنو مگه نمیبینی ..
( پرش زمانی بعد از صبحانه )
ته " کوکی شی عالی بود داداچ
کوک " خواهش .. اها تهیونگ امروز نوبت توعه ظرف بشوری
ته " اااااااا باششششششش
جیمین " ته غر نمیزنیا
ته " اوکی
( پرش زمانی شب )
جین " خو بچه ها فردا قراره بریم این جنگل نزدیک اینجا خیلی خوش میگذره
بچه ها باهم " اوکی
جین " من زودتر بلند میشم خوراکی موراکی آماده کنم
نامی " هیونگ کمک نمیخوای
جین " نامجوناااااا سمت آشپز خونه بیای پدرتو در میارم مفهومه
نامی " عاااااا باش هیونگ
پس تا فردا صبح شب خوش
( یجایی اون طرف دنیا )
سومی ویو
با اینکه شب شده و تمام گرگینهها و ومپایرها از خواب بیدار شدن و پریدریایی ها آواز جدیدشون رو آماده کردن و هاید ها و بقیه موجودات در حال شکارن
خب گایز من سومی یا بهتره بگم شاهزاده سومی از قبیله گرگینه ها من تک دخترم و خو عزیز دردونه و یه داداش بزرگتر از خودم دارم اسمش سوهیونه بسی مهربان و جدی . مادرم زنی خیلییییییی مهربونیه و همیشه به همه کمک میکنه و پدرم بهترین مرده اونم مهربونه و مثل سوهیون بسی جدی و من دختری شیطون پر جنب و جوش و بسی غد تشریف دارم و دختر خوشگله قلمرو مونم . زیاد اهل بیرون رفتن از خونه نیستم ولی توی خونه همیشه صدای من پیچیده بگذریم من با یه گروه با سه تا ومپایر و دوتا هاید و دوتا پری دریای
هستم خوب اسماشون
اون سه تا ومپایر اولی یه پسر خوشتیپ و مهربون اسمش شاینه و دومی خواهرش لیژونا و سومی هم دوستشون سانی که یه دختره و اون دوتا هاید دوتا دخترن یا خواهر های دوقلومون جیون و هیون و اون دوتا پری دریایی مون هم دوتا دخترن با اسم های دالین و دلین
۹.۸k
۲۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.