فیک خون آشامی تهیونگ پارت ۱
پارت ۱
ویو کوک *
.
.
.
با عجله ای ک نمیدونست از کجا پیدا کرده برای روز اول رفتن به دبیرستان اشتیاق داشت همینطور انقدری استرس داشت که قابل گفتن نبود
بعد دو سال میخواست جیمین و ببینه ولی سوال اینجا بود آیا جیمین هم میخواست کوکی رو ببینه؟
۱ سال قبل
_ تو این کتابخونهام ک هیچی پیدا نمیشه لعنت ، خب اوکیه شانسی یه کتابی رو برمیدارم و باید تا اخرش و بخونم
چشماشو بست و دستشو توی کتاب ها برد کتابی رو که برداشت با ذوق نگاه کرد و اسم روی جلد رو خوند " ومپایر ها واقعین؟ "
واو! اصلن حواسم نبود که توی بخش کتابای تخیلی کتاب برمیدارم ولی خب تغییر هم بد نیس
با عجله برگشت خونه و کتاب رو روی تخت انداخت ، از توی اشپزخونه خوراکی برداشت و دوباره توی اتاق رفت
از روی شکم به تخت خوابید و کتاب و باز کرد * مقدمه*
اگر ادمی ترسو یا استرسی هستید و از خون متنفرید توصیه میشود نخوانید !
_برو بابا... همه اینا هستم ولی از رو مجبوریم باید بخونمش اره ....
شروع به خوندن کرد تا رسید به یه معرفی از یک خون اشام جذاب !اسمش کیم تهیونگه ! هیچ کس تا الن خنده ی واقعیش رو ندیده چون اون هیچوقت نمیخنده و فقط پوزخند میزنه .
_ بدک نیست فقط زیادی کراشه حیف ک واقعیت نداره ..اوم ....... وااااو. دندوناشوووو چه تیزهه خدا نکنه کسی گیرش بیفته هه اون که اصلن واقعی نیست
+ شایدم باشه بچه....!!!
تا مرز سکته رفته بود . چجوری با اینکه هم در اتاق هم در خونه قفل بود یه نفر تونسته بود داخل بیاد؟
_ت...تووووو...کی هستی؟
نگاهش رو به کتاب انداخت _ا...امکاااان ندارههه ههههه توهم زدم....
شرط پارت بعد ۱۰ لایک
#تهیونگ #بی_تی_اس #طنز #فیک #فیک_تهیونگ #فیک_بی_تی_اس #عشق #ترسناک #taehyung #kimtaehyung #bts ##fake #jungkook #jin #jimin #rm #namjoon #jhope #suga
ویو کوک *
.
.
.
با عجله ای ک نمیدونست از کجا پیدا کرده برای روز اول رفتن به دبیرستان اشتیاق داشت همینطور انقدری استرس داشت که قابل گفتن نبود
بعد دو سال میخواست جیمین و ببینه ولی سوال اینجا بود آیا جیمین هم میخواست کوکی رو ببینه؟
۱ سال قبل
_ تو این کتابخونهام ک هیچی پیدا نمیشه لعنت ، خب اوکیه شانسی یه کتابی رو برمیدارم و باید تا اخرش و بخونم
چشماشو بست و دستشو توی کتاب ها برد کتابی رو که برداشت با ذوق نگاه کرد و اسم روی جلد رو خوند " ومپایر ها واقعین؟ "
واو! اصلن حواسم نبود که توی بخش کتابای تخیلی کتاب برمیدارم ولی خب تغییر هم بد نیس
با عجله برگشت خونه و کتاب رو روی تخت انداخت ، از توی اشپزخونه خوراکی برداشت و دوباره توی اتاق رفت
از روی شکم به تخت خوابید و کتاب و باز کرد * مقدمه*
اگر ادمی ترسو یا استرسی هستید و از خون متنفرید توصیه میشود نخوانید !
_برو بابا... همه اینا هستم ولی از رو مجبوریم باید بخونمش اره ....
شروع به خوندن کرد تا رسید به یه معرفی از یک خون اشام جذاب !اسمش کیم تهیونگه ! هیچ کس تا الن خنده ی واقعیش رو ندیده چون اون هیچوقت نمیخنده و فقط پوزخند میزنه .
_ بدک نیست فقط زیادی کراشه حیف ک واقعیت نداره ..اوم ....... وااااو. دندوناشوووو چه تیزهه خدا نکنه کسی گیرش بیفته هه اون که اصلن واقعی نیست
+ شایدم باشه بچه....!!!
تا مرز سکته رفته بود . چجوری با اینکه هم در اتاق هم در خونه قفل بود یه نفر تونسته بود داخل بیاد؟
_ت...تووووو...کی هستی؟
نگاهش رو به کتاب انداخت _ا...امکاااان ندارههه ههههه توهم زدم....
شرط پارت بعد ۱۰ لایک
#تهیونگ #بی_تی_اس #طنز #فیک #فیک_تهیونگ #فیک_بی_تی_اس #عشق #ترسناک #taehyung #kimtaehyung #bts ##fake #jungkook #jin #jimin #rm #namjoon #jhope #suga
۲۱.۱k
۲۵ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.