فیک ته پارت دوم
بعد از اینکه ا/ت رفت ته هم رفت سمت خوابگاه پیش پسرا
قضیه رو براشون توضیح داد
نامجون : ته تو واقعا احمقی به زن حامله ات گفتی بیا کات کنیم
جین : از احمق هم گذشته
نامجون : ته تو باید بری پیشش باید پیداش کنی اگه دوسش داری تو باید مسئولیت پذیر باشی
ته : میدونم ولی من با اون بچه نمیتونستم به ارزوم برسم
نامجون : یه سوال ازت میپرسم کارت مهم تره برات یا ا/ت
ته : معلومه ا/ت
نامجون : پس اگه ا/ت و دوست داری برو دنبالش و ازش معذرت خواهی کن
ته : راست میگی باید برم دنبالش مرسی هیونگ
ته از خوابگاه رفت بیرون و همه یه سئول و دنبال ا/ت گشت ولی خبری از ا/ت نبود
چهار سال بعد
از دید ا/ت
وقتی با ته کات کردیم من اومدم امریکا الان بچه های من و ته تقریبا سه سال شونه دو تا دو قلو خوشگل داریم ولی حیف که ته نیست بزرگ شدنشون و ببینه اسم دخترم یونا است و پسرم یوتا خیلی شیرینن
یوتا : دادانی املوز گول دادی بلیم خلید ( مامانی امروز قول دادی بریم خرید )
یونا : اله میته بلیم ( اره میشه بریم )
ا/ت : باشه برین حاضر شین ووروجک ها
بچه ها اماده شدن و رفتیم سمت فروشگاه
از دید ته
تو این چهار سال من خیلی معروف شده بودم ولی همش دنبال ا/ت میگشتم فکر کنم الان بچم تقریبا سه سالش باشه با بچه ها اومدیم امریکا برای کنسرت مون
کوک : بچه بریم خرید
جیهوپ : اره بریم
نامجون : باشه بریم شما که زبان بلد نیستین یکی باید باشه اونجا که زبان بلده
جین : اره بریم می خواهم یه اینه جدید بخرم
همه بچه ها قبول کردن و رفتیم سمت مرکز خرید داشتیم با بچه به مغازه ها نگاه میکردیم که یهو چشمم به یه دختری افتاد که شکل ا/ت بود وقتی یزره دقت کردم دیدم اون ا/ت بعد ......
برای پارت بعد : کامنت ۵۰
لایک : ۸۰
قضیه رو براشون توضیح داد
نامجون : ته تو واقعا احمقی به زن حامله ات گفتی بیا کات کنیم
جین : از احمق هم گذشته
نامجون : ته تو باید بری پیشش باید پیداش کنی اگه دوسش داری تو باید مسئولیت پذیر باشی
ته : میدونم ولی من با اون بچه نمیتونستم به ارزوم برسم
نامجون : یه سوال ازت میپرسم کارت مهم تره برات یا ا/ت
ته : معلومه ا/ت
نامجون : پس اگه ا/ت و دوست داری برو دنبالش و ازش معذرت خواهی کن
ته : راست میگی باید برم دنبالش مرسی هیونگ
ته از خوابگاه رفت بیرون و همه یه سئول و دنبال ا/ت گشت ولی خبری از ا/ت نبود
چهار سال بعد
از دید ا/ت
وقتی با ته کات کردیم من اومدم امریکا الان بچه های من و ته تقریبا سه سال شونه دو تا دو قلو خوشگل داریم ولی حیف که ته نیست بزرگ شدنشون و ببینه اسم دخترم یونا است و پسرم یوتا خیلی شیرینن
یوتا : دادانی املوز گول دادی بلیم خلید ( مامانی امروز قول دادی بریم خرید )
یونا : اله میته بلیم ( اره میشه بریم )
ا/ت : باشه برین حاضر شین ووروجک ها
بچه ها اماده شدن و رفتیم سمت فروشگاه
از دید ته
تو این چهار سال من خیلی معروف شده بودم ولی همش دنبال ا/ت میگشتم فکر کنم الان بچم تقریبا سه سالش باشه با بچه ها اومدیم امریکا برای کنسرت مون
کوک : بچه بریم خرید
جیهوپ : اره بریم
نامجون : باشه بریم شما که زبان بلد نیستین یکی باید باشه اونجا که زبان بلده
جین : اره بریم می خواهم یه اینه جدید بخرم
همه بچه ها قبول کردن و رفتیم سمت مرکز خرید داشتیم با بچه به مغازه ها نگاه میکردیم که یهو چشمم به یه دختری افتاد که شکل ا/ت بود وقتی یزره دقت کردم دیدم اون ا/ت بعد ......
برای پارت بعد : کامنت ۵۰
لایک : ۸۰
۱۰۱.۴k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۷۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.