فن فیک : شانس می باره - -

پارت 2


هی زندگی این پسر هم عجب زندگی فا*کی داشته 😧

خوب عرضم به حضور تون که این پسر که من تو بدنش شکوفا شدم یک عدد پسر سر به راه بود ولی خر زود بوده ولی .... چقدر ولی شد ... خوب ولی براش غلدوری می کردن و طی همین غلدوری ها یه آقا پسر گل و گلاب سوار بر اسب سفید میاد اتک شون رو پتک می کنه و با هاش دوست می شه و اسمشم یاماتو شیرو است -_-

خوب این بدن خانواده نداره که همون بهتر نداره خانوادش قبل اینکه بمیرن این پسره رو هر روز و هر شب میزدن حالا چرا چون نا خواسته به دنیا امده توف تو زاد کثیف شون 💢

حالا می پرسین من کجام ؟ خیلی ساد است تو خونه این آقا پسر تو رخته خوابش لش کردم و ساعت 7:45 دقیقه است ... این بدن مدرسه نداره؟ اصلا به من چه این همه سال الکی درس نخوردم که برم دوباره درس بخونم -_-

؟؟؟؟ : میاااااا توله سگ بیا بیرومنننننن مدرسه دیر شددددددد 💢*عربده

میا (میامورا) : کیه این وقته صبححححح * عربده

؟؟؟؟ : ت*خمه سگ بیا بیرون زود باششششش *عربده ( این رفیقه مون بسیار بد دهن هستن )

میا : هااااا ؟ * باز کردن در

؟؟؟؟ : تو که لباستم نپوشیدی توله برو خدا رو شکر کن منم اگه یه دختر بود چنان جیغ می کشید که نگو -_-

میا : برای چی جیغ بکشه ؟

؟؟؟؟ : چون جناب لخت مادر زاد تشریف دارن -_-

میا : ها ؟ * نگاه کردن به خود

میا : * بستن در تو صورت یارو

؟؟؟؟ : تخ*مه سگ ک¥£€#₩ در رو رو صورت من می بندی من لختت رو دیدم * عربده

همسایه : گوش موم کل شد اول صبحی داری عربده می کشی مردم آسایش ندارن خوب برو دوست پسرت رو بردار برو * داد

میا : دوست پسر دیگه چه صیغه ایه 😲

همسایه : خودش گفت لختت رو دیده 😈

میا : شیرو خدا بگم چیکارت کنه 😥

شیرو : عجب همسایه هایی داری 😂😂😂😂

میا : هه هه هه مسخره بیا بریم که به قول خودت دیر شده 😑

شیرو : خوبی ؟

میا : -_-

شیرو : نه انگار خوبی

میا : میای یا میا ؟

شیرو : الان هق انتخاب دادی ؟

میا : نگاه میای اولی یعنی خودت میای میای دومی یعنی با زور میای

شیرو : عجب

میا : مش رجب

شیرو : مش رجب کیه ؟

میا : مرده شور

شیرو : یعنی مرده رو می شوره 😨

میا : آری 😈

* دینگ دینگ دینگ * صدای ساعت

شیرو : زود دیر شد 😨 * دویدن

میا : بدو بدو بدووووووو 😨 * دویدن


* 15 دقیقه بعد


شیرو : ر....رس...رسید...م * نفس نفس زدن

میا : ر... را...راه .... نیم ..... ساعته .... رو .... تو .... ربع.... ساعت ...... دیدیم ..... * نفس نفس زدن

معاون : اهوم

شیرو : بدبخت شدیم 😨

میا : * قورت دادن آب دهن


* 1:30 دقیقه بعد


توف تو این شانس معاون بیشعور بی شخصیت بی فرهنگ دو ساعت ما رو کاشت جلو در و داشت زر میزد الانم تو کلاسم اونم چه کلاسی کلاس علوم 💢


* دینگ دینگ دینگ (*زنگ تفریح)


میا : آزادییییی

سکوت ~

معلم : .......... برید بیرون -_-

میا و شیرو : آزادییییییییی