ری اکشن توکیو ریونجرز در روز عروسیتون *عکس سمی ساخته ی
مغز مریضم میباشد*
مایکی: ا/ت من فک میکردم یه روزی حتمن با یه دوریاکی عروسی میکنم ولی خب انگار خودم یه موچی خوشمزه تر دارم تا باهاش دوریاکی بسازیم*امیدوارم منظورو گرفته باشید🗿*
ا/ت: الان این تعریف بود یا توهین ؟😑🧡?؟؟
دراکن*مال اماعه فکرشم نکنید تصورشم بد آموزی دارع🥹🧡🏹
باجی: خب بلخره بعد از کلی سگ و گربه بازی در آوردن عروسی میکنیم...راستی شامو یاکی سوبا گفتی دیگه؟ ا/ت: نه داداش آخه کی شام عروسی رو یاکی سوبا میده ها؟ باجی: تو میخای بهم بگی یه ساعت مونده به عروسی تو یاکی سوبا نگفتیییی؟؟؟؟!!! یا همین الان میگی آماده کنن یا اینکه عروسی رو گربه شور میکنم🥹 ا/ت:🗿🗿🗿🏹
میتسویا: بچرخ ببینم لباسی که برات دوختم بهت میاد یا نه ؟ ا/ت: من خیلی دوسش دارم چ اهمیتی دارع مگه؟ میتسویا: اهمیتش اینجاس که هم من وقت گزاشتم هم رو تن تو باید برازنده باشه..ا/ت:🗿🗿
کازوتورا: ببین برای بار چندم میگم..لباست تو پاهام گیر کرد کیکمون ریخ رو لباس تو و دسته گلت پرت شد سمت هانما همه و همههه‌ششششش تقصیرهههه مایکیههههههه فهمیدی بعد عروسی یقمو نگیری هاااااااا در ضمن هرکی بهت دوریاکی تعارف کرد همونو بگن تو اون حلق گوشاده‌ش خفه خون بگیرهههههه ا/ت:🗿🗿گاد کیل می...
چیفویو: ا/ت ... یه چیزیو بهت صادقانه بگم؟ ا/ت: ارع بوگو... چیفویو: من همیشه فک میکردم قراره در آینده با باجی سان قرار بزارم ولی نمیدونم تو از کجا پیدات شد و چطوری کارمون به اینجا کشیده شد ولی به هر حال خوشحالم تو این وضعیت با تو گیر افتادم.. ا/ت: تیکه هات تموم شد گل من؟ تو هر وقت جرعت کردی پسوند سان رو با اسمش صدا نزنی اونوقت باهام حرف بزن😑🗿🏹
ران: اوعععع لیدددیییبیی امیدوارم تیکه ی رقصش طولانی باشه...تازهههه به غیر از من با کسی حق رقصیدن نداری...؟ فهمیدی؟ ا/ت: حتی ریندو؟😈😆 ران: ارععع اصلنم شوخی ندارم... ا/ت: وگرنه؟ ران:وگرنه بعد عروسی ریندو عمو میشه🥹 ا/ت: خدایا نجاتم بده ..🥹🗿🏹
ریندو: ببین موقع ی عروسی به هیچ وجههههههه نزدیک اون سانزویه کولی نمیشیییییی فهمیددددیییییی وگرنه نه تنها تو و اون سانزو رو محو میکنم .. بلکه تو و اون سانزو رو محو میکنم ا/ت:🗿🗿🗿
سانزو: ببین کیکمونو بریدیم اولین قطعه رو به من نده بده به مایکی فهمیدی؟ ا/ت: ینی چی مگه تو شوهرم نیستی؟ سانزو: چرا ولی تو باید به مایکی بیشتر از مان احترام بزاری ا/ت:باشه پس فقط یک تیکه از کیکو پرت میکنم تو صورت مایکی دو تیکشم پرت میکنم تو صورت تو..نظرت چیه؟😑🗿
هانما:هرگز فک نمیکردم با تو وضعم به اینجا برسه اینارو ولش کن دکور اینجا رو دوس داری؟ ا/ت: تچ...ارع بابا قشنگه...برگام ریخ... هانما: خوبع..آخه من این دکورو برای عروسیه خودمو کیساکی چیده بودم😆 ا/ت:🤌🏻🗿
چطور بود؟!
مایکی: ا/ت من فک میکردم یه روزی حتمن با یه دوریاکی عروسی میکنم ولی خب انگار خودم یه موچی خوشمزه تر دارم تا باهاش دوریاکی بسازیم*امیدوارم منظورو گرفته باشید🗿*
ا/ت: الان این تعریف بود یا توهین ؟😑🧡?؟؟
دراکن*مال اماعه فکرشم نکنید تصورشم بد آموزی دارع🥹🧡🏹
باجی: خب بلخره بعد از کلی سگ و گربه بازی در آوردن عروسی میکنیم...راستی شامو یاکی سوبا گفتی دیگه؟ ا/ت: نه داداش آخه کی شام عروسی رو یاکی سوبا میده ها؟ باجی: تو میخای بهم بگی یه ساعت مونده به عروسی تو یاکی سوبا نگفتیییی؟؟؟؟!!! یا همین الان میگی آماده کنن یا اینکه عروسی رو گربه شور میکنم🥹 ا/ت:🗿🗿🗿🏹
میتسویا: بچرخ ببینم لباسی که برات دوختم بهت میاد یا نه ؟ ا/ت: من خیلی دوسش دارم چ اهمیتی دارع مگه؟ میتسویا: اهمیتش اینجاس که هم من وقت گزاشتم هم رو تن تو باید برازنده باشه..ا/ت:🗿🗿
کازوتورا: ببین برای بار چندم میگم..لباست تو پاهام گیر کرد کیکمون ریخ رو لباس تو و دسته گلت پرت شد سمت هانما همه و همههه‌ششششش تقصیرهههه مایکیههههههه فهمیدی بعد عروسی یقمو نگیری هاااااااا در ضمن هرکی بهت دوریاکی تعارف کرد همونو بگن تو اون حلق گوشاده‌ش خفه خون بگیرهههههه ا/ت:🗿🗿گاد کیل می...
چیفویو: ا/ت ... یه چیزیو بهت صادقانه بگم؟ ا/ت: ارع بوگو... چیفویو: من همیشه فک میکردم قراره در آینده با باجی سان قرار بزارم ولی نمیدونم تو از کجا پیدات شد و چطوری کارمون به اینجا کشیده شد ولی به هر حال خوشحالم تو این وضعیت با تو گیر افتادم.. ا/ت: تیکه هات تموم شد گل من؟ تو هر وقت جرعت کردی پسوند سان رو با اسمش صدا نزنی اونوقت باهام حرف بزن😑🗿🏹
ران: اوعععع لیدددیییبیی امیدوارم تیکه ی رقصش طولانی باشه...تازهههه به غیر از من با کسی حق رقصیدن نداری...؟ فهمیدی؟ ا/ت: حتی ریندو؟😈😆 ران: ارععع اصلنم شوخی ندارم... ا/ت: وگرنه؟ ران:وگرنه بعد عروسی ریندو عمو میشه🥹 ا/ت: خدایا نجاتم بده ..🥹🗿🏹
ریندو: ببین موقع ی عروسی به هیچ وجههههههه نزدیک اون سانزویه کولی نمیشیییییی فهمیددددیییییی وگرنه نه تنها تو و اون سانزو رو محو میکنم .. بلکه تو و اون سانزو رو محو میکنم ا/ت:🗿🗿🗿
سانزو: ببین کیکمونو بریدیم اولین قطعه رو به من نده بده به مایکی فهمیدی؟ ا/ت: ینی چی مگه تو شوهرم نیستی؟ سانزو: چرا ولی تو باید به مایکی بیشتر از مان احترام بزاری ا/ت:باشه پس فقط یک تیکه از کیکو پرت میکنم تو صورت مایکی دو تیکشم پرت میکنم تو صورت تو..نظرت چیه؟😑🗿
هانما:هرگز فک نمیکردم با تو وضعم به اینجا برسه اینارو ولش کن دکور اینجا رو دوس داری؟ ا/ت: تچ...ارع بابا قشنگه...برگام ریخ... هانما: خوبع..آخه من این دکورو برای عروسیه خودمو کیساکی چیده بودم😆 ا/ت:🤌🏻🗿
چطور بود؟!
۱۶.۹k
۰۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.