یه صبح دیگه شروع شد...
یه صبح دیگه شروع شد...
گاهی وقتا میگم چیشد که اینجوری شد؟ 💔🙃
تقصیر من بود یا اون؟
.
.
نشستم توی اتاق تاریک به تابلو ها نگاه میکنم...
انگار دنیا داره حالمون گریه میکنه 💔🙃
بعد تو دیگه هیچ چیز با ارزشی تو زندگیم ندارم 💔
کی میشه که یه صبح بیدار نشم یه صبح زندگی نکنم یه صبح دوباره دلتنگی نگیرم 💔🙃
کاشکی اینجا بودی...
باور نمیکنم که دلتنگم میشی باور نمیکنم
وقتی یه صبح بیدار شمو ببینم تو جهنمم با خودم میگم تموم شد؟
بالاخره درد ها تموم شد.؟
#دل_نوشته_های_کانجی
#مخاطب_خاص 💔🙃
گاهی وقتا میگم چیشد که اینجوری شد؟ 💔🙃
تقصیر من بود یا اون؟
.
.
نشستم توی اتاق تاریک به تابلو ها نگاه میکنم...
انگار دنیا داره حالمون گریه میکنه 💔🙃
بعد تو دیگه هیچ چیز با ارزشی تو زندگیم ندارم 💔
کی میشه که یه صبح بیدار نشم یه صبح زندگی نکنم یه صبح دوباره دلتنگی نگیرم 💔🙃
کاشکی اینجا بودی...
باور نمیکنم که دلتنگم میشی باور نمیکنم
وقتی یه صبح بیدار شمو ببینم تو جهنمم با خودم میگم تموم شد؟
بالاخره درد ها تموم شد.؟
#دل_نوشته_های_کانجی
#مخاطب_خاص 💔🙃
۵.۹k
۲۹ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.