*𝚖𝚢 𝚝𝚛𝚘𝚞𝚋𝚕𝚎*

*𝚖𝚢 𝚝𝚛𝚘𝚞𝚋𝚕𝚎*
Part:³⁴
کوک: (همه جریان رو تعریف کرد)
گی نام: لعنت به من! کوک...
کوک: بعدا حرف می‌زنیم الان باید سعی کنیم مین هیوک رو پیدا کنیم
میا: احتمالا باید بریم روسیه! اما ا.ت...؟
گی نام: کوک من واقعا عذر میخوام!
کوک: اونی که باید ازش عذر بخوای من نیستم
....
....
..
ا.ت: لونا اون آبمیوه رو بهم بده
لونا: بیا
...
ا.ت: بیا تو.. کوککک چی شد مردم از نگرانی میااا چی شد
گی نام: میشه بیام تو؟
ا.ت:(متعجب) گی نام؟؟
گی نام: واقعا ازت عذر میخوام من هیچی نمیدونستم کوک رو مقصر میدونستم واقعا عذر میخوام
ا.ت: میبخشم
گی نام: جدی ؟؟!!!
ا.ت: بخاطر میا و اینکه یه شرط دارم!
گی نام: ...؟؟؟؟؟
ا.ت: بخدا اگه اشک میارو در بیاری با جفت دستام چشاتو از حدقه در میارم
لونا: منم میشه کمک کنم ؟(خنده)
ا.ت: یه چشم من یه چشم تو!
میا: من طرف ا.تم!!(مصمم و خنده)
گی نام: با کمال میل
(یک ماه بعد)
( اتاق ا.ت و کوک یه جاست)
کوک: ا.ت بابد چیزی رو بهت بگم
ا.ت: جانم بگو؟؟
کوک: راستش برای پیدا کردن مین هیوک باید برم روسیه
ا.ت: چیی؟
کوک: ممکنه طول بکشه اما بهت زنگ میزنم همیشه بهت زنگ میزنم
ا.ت: باشه اما باید بهم زنگ بزنی ، کی باید بری ؟
کوک: فردا شب


شرط
³⁵کامنت
²⁵لایک