تفسیر سوره اعراف، آیه 20
لطفا ورق بزنید
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِنْ سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ(20)
پس شيطان آن دو را وسوسه كرد، تا شرمگاهشان را كه از آنها پوشيده بود در نظرشان آشكار كند. و گفت: پروردگارتان شما را از اين درخت منع كرد تا مباد از فرشتگان يا جاويدانان شويد.
تفسیر نور
نکته ها
شيطان، آدم و حوا را وسوسه مىكرد كه اگر از اين درخت، بخوريد، فرشته شده يا ابدى مىشويد و خداوند چون نمىخواهد شما به اين مقام برسيد، دستور داد كه از آن نخوريد.
در اينكه چرا حضرت آدم نهى خداوند را ناديده گرفت و از درخت ممنوعه خورد، ذيل آيه 21 پاسخ داده است كه نهى در اينجا عنوان كراهت دارد، نه تحريم، و مانند نهى پزشك از يك غذا براى بيمار مىباشد كه اگر بيمار آن غذا را بخورد به زحمت مىافتد و آثار و عوارض مربوط به خود را دارد، نه آنكه حرام باشد.
از امام صادق عليه السلام سؤال شد: آيا ملائكه افضل هستند يا بنىآدم؟ آن حضرت روايتى را از حضرت على عليه السلام نقل كردند. فرمود: «خداوند ملائكه را از عقل بدون شهوت و حيوانات را با شهوت بدون عقل آفريد؛ امّا انسان را با تركيبى از عقل و شهوت آفريد، اگر عقل انسان بر شهوتش غالب شود، از ملائكه برتر است و اگر شهوتش برعقلش غالب شود، از حيوانات پستتر است». «فمَن غلب عقله شهوتَه فهو خير من الملائكة و من غلب شهوته عقله فهو شرّ من البهائم». «1»
آدميزاده طرفه معجونى است
كز فرشته سرشته و از حيوان
گر كند ميل اين، شود به از اين
ور كند ميل آن، شود پس از آن
آرى خوبىها ودرجات آدميان متفاوت و داراى مراتبى است، چنانكه در ملائك نيز چنين است، پس هر انسانى را نمىتوان گفت از همهى ملائكه برتر است و يا بالعكس. «2»
خداوند، شيطان را با ماهيّتى پليد نيافريده است، بلكه او را موجودى قابل تكامل آفريد و در گذرگاه هستى هدايت كرد و اين شيطان بود كه خود را منحرف و پليد ساخت، وگرنه اگر ماهيّت او پليد بود، اشتغال به تسبيح و تقديس، كه سالها بدان مشغول بود، معنا نداشت.
همان گونه كه خداوند فرعون و ابنملجم را آنگونه خلق نكرد، بلكه آنان نيز شايستگى رشد و اعتلاى انسانى را داشتهاند، ولى به اختيار خود منحرف شدهاند. «3»
سؤال: چرا خداوند شيطان را بر انسان مسلّط كرد؟
پاسخ: رابطهى شيطان با انسان و امكان تأثير او در آدمى، بيشتر و زيادتر از تأثير غرائز حيوانى در انسان نيست. خداوند در مقابل آن غرائز، انديشه و تعقّل و وجدان را عطا فرموده و بهترين وسيلهى تعديل و تنظيم غرائز را در اختيار آدمى قرار داده است.
علاوه بر آنكه شيطان، بر انسان سلطه ندارد واراده و اختيار را از انسان نمىگيرد، چنانكه خودش مىگويد: «ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ» «1» كار او كمك به غرائز حيوانى است و اگر بخواهد تأثيرى بگذارد، مجبور است با يكى از قواى درونى يعنى غرائز و توهّمات و وسوسهها وارد شود كه در مقابل آنها دو نيروى عقل و وجدان همواره انسان را به خيرات و نيكىها دعوت مىكنند. «2»
پیام ها
1- شيطان، حتّى خوبان را هم رها نمىكند. «فَوَسْوَسَ لَهُمَا» امّا هيچ سلطهاى بر مخلصين ندارد. «إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ» «3»
2- نهايت كار شيطان، وسوسه است نه اجبار، نشان دادن راه انحرافى است، نه اصرار. «فَوَسْوَسَ لَهُمَا»
3- نتيجهى گناهكردن و خلاف، رسوايى است. لِيُبْدِيَ ... سَوْآتِهِما
4- رسوايى، كشف حجاب و برهنگى، از اهداف شيطان است. لِيُبْدِيَ ... ما وُورِيَ
5- شيطان از راه آرزوها، انسان را فريب مىدهد. ما نَهاكُما رَبُّكُما ... إِلَّا أَنْ تَكُونا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونا مِنَ الْخالِدِينَ (آرزوى انسان، زندگى ابدى در فضايى آرام و فرشتهگونه است، لذا شيطان گفت: اگر از آن درخت بخوريد، به آرزوى خود رسيده و زندگى دائم و به دور از مزاحمت و اضطراب خواهيد داشت، و با استفاده از غرائز و تمايل انسان به رفاه و ابديّت، او را وسوسه كرد.)
«1». وسائل، ج 15، ص 209.
«2». تفسير اطيبالبيان، ج 1، ص 512.
«3». شرحمثنوى، علّامه جعفرى، ج 5، ص 207.
«1». ابراهيم، 22.
«2». شرح مثنوى، ج 5، ص 207.
«3». حجر، 40.
.
.
#آیات_کریمه
#تفسیر_سوره_اعراف
#تفسیر_قرآن
آیات کریمه
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِنْ سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ(20)
پس شيطان آن دو را وسوسه كرد، تا شرمگاهشان را كه از آنها پوشيده بود در نظرشان آشكار كند. و گفت: پروردگارتان شما را از اين درخت منع كرد تا مباد از فرشتگان يا جاويدانان شويد.
تفسیر نور
نکته ها
شيطان، آدم و حوا را وسوسه مىكرد كه اگر از اين درخت، بخوريد، فرشته شده يا ابدى مىشويد و خداوند چون نمىخواهد شما به اين مقام برسيد، دستور داد كه از آن نخوريد.
در اينكه چرا حضرت آدم نهى خداوند را ناديده گرفت و از درخت ممنوعه خورد، ذيل آيه 21 پاسخ داده است كه نهى در اينجا عنوان كراهت دارد، نه تحريم، و مانند نهى پزشك از يك غذا براى بيمار مىباشد كه اگر بيمار آن غذا را بخورد به زحمت مىافتد و آثار و عوارض مربوط به خود را دارد، نه آنكه حرام باشد.
از امام صادق عليه السلام سؤال شد: آيا ملائكه افضل هستند يا بنىآدم؟ آن حضرت روايتى را از حضرت على عليه السلام نقل كردند. فرمود: «خداوند ملائكه را از عقل بدون شهوت و حيوانات را با شهوت بدون عقل آفريد؛ امّا انسان را با تركيبى از عقل و شهوت آفريد، اگر عقل انسان بر شهوتش غالب شود، از ملائكه برتر است و اگر شهوتش برعقلش غالب شود، از حيوانات پستتر است». «فمَن غلب عقله شهوتَه فهو خير من الملائكة و من غلب شهوته عقله فهو شرّ من البهائم». «1»
آدميزاده طرفه معجونى است
كز فرشته سرشته و از حيوان
گر كند ميل اين، شود به از اين
ور كند ميل آن، شود پس از آن
آرى خوبىها ودرجات آدميان متفاوت و داراى مراتبى است، چنانكه در ملائك نيز چنين است، پس هر انسانى را نمىتوان گفت از همهى ملائكه برتر است و يا بالعكس. «2»
خداوند، شيطان را با ماهيّتى پليد نيافريده است، بلكه او را موجودى قابل تكامل آفريد و در گذرگاه هستى هدايت كرد و اين شيطان بود كه خود را منحرف و پليد ساخت، وگرنه اگر ماهيّت او پليد بود، اشتغال به تسبيح و تقديس، كه سالها بدان مشغول بود، معنا نداشت.
همان گونه كه خداوند فرعون و ابنملجم را آنگونه خلق نكرد، بلكه آنان نيز شايستگى رشد و اعتلاى انسانى را داشتهاند، ولى به اختيار خود منحرف شدهاند. «3»
سؤال: چرا خداوند شيطان را بر انسان مسلّط كرد؟
پاسخ: رابطهى شيطان با انسان و امكان تأثير او در آدمى، بيشتر و زيادتر از تأثير غرائز حيوانى در انسان نيست. خداوند در مقابل آن غرائز، انديشه و تعقّل و وجدان را عطا فرموده و بهترين وسيلهى تعديل و تنظيم غرائز را در اختيار آدمى قرار داده است.
علاوه بر آنكه شيطان، بر انسان سلطه ندارد واراده و اختيار را از انسان نمىگيرد، چنانكه خودش مىگويد: «ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ» «1» كار او كمك به غرائز حيوانى است و اگر بخواهد تأثيرى بگذارد، مجبور است با يكى از قواى درونى يعنى غرائز و توهّمات و وسوسهها وارد شود كه در مقابل آنها دو نيروى عقل و وجدان همواره انسان را به خيرات و نيكىها دعوت مىكنند. «2»
پیام ها
1- شيطان، حتّى خوبان را هم رها نمىكند. «فَوَسْوَسَ لَهُمَا» امّا هيچ سلطهاى بر مخلصين ندارد. «إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ» «3»
2- نهايت كار شيطان، وسوسه است نه اجبار، نشان دادن راه انحرافى است، نه اصرار. «فَوَسْوَسَ لَهُمَا»
3- نتيجهى گناهكردن و خلاف، رسوايى است. لِيُبْدِيَ ... سَوْآتِهِما
4- رسوايى، كشف حجاب و برهنگى، از اهداف شيطان است. لِيُبْدِيَ ... ما وُورِيَ
5- شيطان از راه آرزوها، انسان را فريب مىدهد. ما نَهاكُما رَبُّكُما ... إِلَّا أَنْ تَكُونا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونا مِنَ الْخالِدِينَ (آرزوى انسان، زندگى ابدى در فضايى آرام و فرشتهگونه است، لذا شيطان گفت: اگر از آن درخت بخوريد، به آرزوى خود رسيده و زندگى دائم و به دور از مزاحمت و اضطراب خواهيد داشت، و با استفاده از غرائز و تمايل انسان به رفاه و ابديّت، او را وسوسه كرد.)
«1». وسائل، ج 15، ص 209.
«2». تفسير اطيبالبيان، ج 1، ص 512.
«3». شرحمثنوى، علّامه جعفرى، ج 5، ص 207.
«1». ابراهيم، 22.
«2». شرح مثنوى، ج 5، ص 207.
«3». حجر، 40.
.
.
#آیات_کریمه
#تفسیر_سوره_اعراف
#تفسیر_قرآن
آیات کریمه
۹۸۵
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.