مینویسم: باران
مینویسم: باران
ومیخوانم : تو را
تو که بر حجم سرد نفسهایم
گرم میباری
تورا میخوانم
و زلال باران میبینمت
که بر باور سختم مینشینی
ومرا حیات میبخشی
میشنوم باران را
و گوش میدهم تورا
که قطره قطره، دست به نوازش تنم میگشایی
می بویمت وقتی میباری
وعطر خیال انگیز بارانیت مستم میکند
قطره قطره دستهایت را میگیرم
تورا مینوردم
تا به عشقت برسم
و از جنس تو شوم
من تو را کم دارم
باران من
بارانی ام میکنی؟؟
ومیخوانم : تو را
تو که بر حجم سرد نفسهایم
گرم میباری
تورا میخوانم
و زلال باران میبینمت
که بر باور سختم مینشینی
ومرا حیات میبخشی
میشنوم باران را
و گوش میدهم تورا
که قطره قطره، دست به نوازش تنم میگشایی
می بویمت وقتی میباری
وعطر خیال انگیز بارانیت مستم میکند
قطره قطره دستهایت را میگیرم
تورا مینوردم
تا به عشقت برسم
و از جنس تو شوم
من تو را کم دارم
باران من
بارانی ام میکنی؟؟
۹۳۷
۱۲ مهر ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.