وانشات جونگ کوک
اخیرا میتونستی سرد شدن رفتاراش رو حس کنی اون کوکی که همیشه میگفت عاشقته الان باهات سرو شده بود!هر وقت ازش میپرسیدی چرا باهام سردی؟!میگفت:به خودم مربوطه!یه هفته ست که حالت خوب نیست همش بالا میاوردی دست خودت هم نبود تثمیم گرفتی ازمایش بدی!رفتی دادی و گفت که حامله ای خوشحال شدی و قصد داشتی این رو به کوک بگی امااما مونده بودی میون دو راهی از طرفی کوک باهات سرد بود و از طرف دیگر نمیدونستی خوشحال میشه یا نه! نمیدونستی بچه دو ست داره یا نه!رفتی خونه و تا نیمه شب بیدار موندی اما نیومد حدس میزدی یه اتفاق هایی افتاده فردا صبح صبحونه حاضر کردی!و کوک اومد و گفتی
+کوک میخوام یه چیزی بهت بگم؟
×چیه؟
+تو بچه دوست داری؟!
×ا/ت حالا وقتش نیست که بچه دار بشیم شنیدی؟
+من حاملم کوک
×اون حرومزاده تو شکمت مال کیه؟هان اصلا از منه؟یا از اون چه مین عوضی کدومش؟
احساس کردی از یه بلندی پرتت کرد پایین!
کوک منظورت چیه یعنی اینکه من بهت خیانت کردم!تو اصلا میفهمی داری چی میگی؟چطور میتونی این حرف رو بزنی
×خفه شو و دهنت رو ببندمن از اولم میدونستم یه غلطایی داری میکنی اما به روم نیاوردم
+کوک اونجور که تو فکر میکنی نیست!بزار واست توضیح بدم
×از خونه من گمشو بیرون همین حالا(با داد)
+باشه کوک یه جوری میرم گم میشم که نفهمی چطوری گمم کردی
×برو بابا هری!چمدونم رو بستم و رفتم!(۶ مابعد)
بچم پسره یه پسر شیطون کار کردن
واسم سخته ولی مجبورم کار کنم چون سه ماه دیگه بچم به دنیا میاد!اثلا واسه کوک مهم نبود بیخیال بزار تو فکر خودش باشه!
از زبان کوک)سه ماه که حقیقت رو فهمیدم حق با ا/ت بود!اونطور که فکر میکردم نبود،نمیدونستم تو این شش ماه چیکار کرده؟
چی میخوره؟ حالش خوبه یا نه؟ جنسیت بچم چیه؟
لباس گرم همراش هست یا نه؟ زیاد از خودش کار میکشه؟
شب و روز به فکر اینا بودم کل کره رو زیر و رو کردم اما پیداش نکردم هفت تا جسد هم
شناسایی کردم ولی خوشبختانه هیچ کدومشون ا/ت نبود تا اینکه یه روز فهمیدم تو یه روستا زندگی میکنه
سریع پریدم سمت ماشین و رفتم (از زبان ا/ت)دیگه هیچی واسم مهم نبود خسته شده بودم از سرکار برگشتم چه فایده بود که این منم
رفتم پشت بوم خونهدیه عالمه ادم اومده بود و داشتن نگام میکردن
دیدم یه ماشین مشکی اومد کوک بود وقتی من رو اون بالا دید ترسید و داد زد
×ا/ت بیا پایین خطرناکه میفتی
+نگران من نباش من دیگه تو زندگی تو نیستم اگه بچم قراره به قول خودت از یه حروم زاده دیگه باشه بهتره بچم با خودم بیاد
×ا/ت من حقیقت رو فهمیدم اون بچه از منه گولم زدن معذرت میخوام لطفا من رو ببخش بیا پایین لطفا خواهش میکنم بیا پایین ها؟!لطفا
+دیگه دیره اینو که گفتم کوک با سرعت هر چه تمام اومد بالا پشت بوم
×ا/ت عقب تر نرو باشه میفتی بیا پیش من ها؟!بیا بیا دستم رو بگیر و بیا پایین ناگهان خودم رو میخواستم پرت کنم که کوک دستم رو گرفت
ا/ت.......ولش نکن!باشع الان اتش نشانی میاد..ول....ش نکن......لط....فا........
+متاسفم جئون جانگ کوک و دستم از کوک جدا شد و همه چی واسم سیاه شد
(از زبان کوک)ا/ت (با داد)ا/ت نههههه نباید این طوری میشد خواهش میکنم چشمات رو باز کن لطفا ا/ت خواهش میکنم
دو ماه از مرگ ا/ت گذاشته و کوک هر روز میره سر خاکش رو میگه بانیت رو داغون کردی چرا گذاشتی رفتی؟بچمون پسر بود!مگه نه؟شیطون میشد مثل خودت عین باباشم کیوت میشد!
میشه من خاکت باشم تو نوازشم کنی؟من الان تو بغل کی بخوابم تا اینکه یه شب خودکشی کرد و پیوست
+کوک میخوام یه چیزی بهت بگم؟
×چیه؟
+تو بچه دوست داری؟!
×ا/ت حالا وقتش نیست که بچه دار بشیم شنیدی؟
+من حاملم کوک
×اون حرومزاده تو شکمت مال کیه؟هان اصلا از منه؟یا از اون چه مین عوضی کدومش؟
احساس کردی از یه بلندی پرتت کرد پایین!
کوک منظورت چیه یعنی اینکه من بهت خیانت کردم!تو اصلا میفهمی داری چی میگی؟چطور میتونی این حرف رو بزنی
×خفه شو و دهنت رو ببندمن از اولم میدونستم یه غلطایی داری میکنی اما به روم نیاوردم
+کوک اونجور که تو فکر میکنی نیست!بزار واست توضیح بدم
×از خونه من گمشو بیرون همین حالا(با داد)
+باشه کوک یه جوری میرم گم میشم که نفهمی چطوری گمم کردی
×برو بابا هری!چمدونم رو بستم و رفتم!(۶ مابعد)
بچم پسره یه پسر شیطون کار کردن
واسم سخته ولی مجبورم کار کنم چون سه ماه دیگه بچم به دنیا میاد!اثلا واسه کوک مهم نبود بیخیال بزار تو فکر خودش باشه!
از زبان کوک)سه ماه که حقیقت رو فهمیدم حق با ا/ت بود!اونطور که فکر میکردم نبود،نمیدونستم تو این شش ماه چیکار کرده؟
چی میخوره؟ حالش خوبه یا نه؟ جنسیت بچم چیه؟
لباس گرم همراش هست یا نه؟ زیاد از خودش کار میکشه؟
شب و روز به فکر اینا بودم کل کره رو زیر و رو کردم اما پیداش نکردم هفت تا جسد هم
شناسایی کردم ولی خوشبختانه هیچ کدومشون ا/ت نبود تا اینکه یه روز فهمیدم تو یه روستا زندگی میکنه
سریع پریدم سمت ماشین و رفتم (از زبان ا/ت)دیگه هیچی واسم مهم نبود خسته شده بودم از سرکار برگشتم چه فایده بود که این منم
رفتم پشت بوم خونهدیه عالمه ادم اومده بود و داشتن نگام میکردن
دیدم یه ماشین مشکی اومد کوک بود وقتی من رو اون بالا دید ترسید و داد زد
×ا/ت بیا پایین خطرناکه میفتی
+نگران من نباش من دیگه تو زندگی تو نیستم اگه بچم قراره به قول خودت از یه حروم زاده دیگه باشه بهتره بچم با خودم بیاد
×ا/ت من حقیقت رو فهمیدم اون بچه از منه گولم زدن معذرت میخوام لطفا من رو ببخش بیا پایین لطفا خواهش میکنم بیا پایین ها؟!لطفا
+دیگه دیره اینو که گفتم کوک با سرعت هر چه تمام اومد بالا پشت بوم
×ا/ت عقب تر نرو باشه میفتی بیا پیش من ها؟!بیا بیا دستم رو بگیر و بیا پایین ناگهان خودم رو میخواستم پرت کنم که کوک دستم رو گرفت
ا/ت.......ولش نکن!باشع الان اتش نشانی میاد..ول....ش نکن......لط....فا........
+متاسفم جئون جانگ کوک و دستم از کوک جدا شد و همه چی واسم سیاه شد
(از زبان کوک)ا/ت (با داد)ا/ت نههههه نباید این طوری میشد خواهش میکنم چشمات رو باز کن لطفا ا/ت خواهش میکنم
دو ماه از مرگ ا/ت گذاشته و کوک هر روز میره سر خاکش رو میگه بانیت رو داغون کردی چرا گذاشتی رفتی؟بچمون پسر بود!مگه نه؟شیطون میشد مثل خودت عین باباشم کیوت میشد!
میشه من خاکت باشم تو نوازشم کنی؟من الان تو بغل کی بخوابم تا اینکه یه شب خودکشی کرد و پیوست
۱۰۹.۸k
۰۹ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.