ماه و خورشید
بچه ها چون این پارت اخره و من فکر کردم پارت اخر نیست از فیک جدید معرفی نامه و یه پارت میزارم تا به جای اون سه پارت اینا باشه
پارت 5۶
نارا: چرا چناب کیم؟
ته: چون با من ازدواج کرده و باید با فامیل من صداش بزنید
دوهی: تو مراسم ختم مارک ازدواج کردین؟
کوک: نه قبلش ازدواج کرده بودیم ولی قرار شد هروقت من برگشتم کره تهیونگ بهم حلقه بده
سوهو: الان ارومی
ته: اگه دهنو ببندی اره
نارا: شیبال احمق بزدل
ته: حرفتو پس بگیر
نارا: پس میگیرم
کوک: خب تموم شد
ویوی ته
که یهو جونگکوک پرید بغلم
کوک: تولدت مبارک ته ته
پشونیشو بوسیدم
ته : ممونم پاپی
کوک: خواهش میکنم
دوهی: هوهو تکرار کنید هوهو
همه: هو هو خب چرا
دوهی: چون چ وصل شده به را خب چون تهیونگ فردا عمل داره
ته: آ یادم رفت بهتون بگم
نارا: یعنی قراره تومورت برداشته بشه
ته: و به امکان ۸۰ درصد زنده از اون عمل بیرون نیام و کوک و نارا
کوک.و نارا: در نبود تو نه میریم تو اتاقت نه دست به اون وسیله هه میزنیم
کوک: ولی من قول نمیدم نمیرم تو اتاقت
ته: تورو که نمیشه کارت کرد پس دست به اون وسیله هه نمیزنین
دو روز بعد در بیمارستان
ته: هان چطونه من که زندم نمردم
م. تهیونگ: این خوش شانسیه که زنده موندی
کوک: فشار بخور هودیه تورو پوشیدم
ته: فشار چیه من بایو خوشحال باشم یه پاپی کوچولو ی فضول جلومه
کوک: " زبون در اورد "
نارا: زندگی همین است یکی مصل این باید به چپش باشد زیرا هشتاد درصد قرار بوده بمیره ولی شانسش خیلی خور بوده
هانا: من و شوهرم امده ایم
جیمین: خوبه زنده ای
دوهی: اهان نارا و کوک دیروز سه ساعت تمام برات سناریو ساختن
کوک: اره جات خالی شیرقهوه ی موردعلاقه ی تورو هم خوردیم
ته: هوی پرستار گم رو بیرون
پرستار: اقای کیم تهیونگ دوروزه اومدین اینجا ما فقط دیدیم وقتی بیدار میشین به ما فوش میدین
کوک: مشکل داری " جدی "
پرستار: خیر وضیفه ی ما همینه که از بیمارمون مراقبت کنیم
کوک: پس هیچ وقت دیگه هیچ وقت اسم تهیونگو از دهنت نشنوم " جدی "
پرستار: برو بابا برا من شاخو شونه نکش
که یه صندلی خورد تو سرش
ته: توهم برای همسر من شاخ و شونه نکش
پرستار: اقای دکتر بیان این بیمار اخ روانیتونو بگیرن
کوک: بروگمشو بیرن " عربده "
رفت بیرون
کوک: خب داشتیم میگفتیم." کیوت "
جیا: این اونه یا اون اینه
ته: اره اون دوتا یک نفرن
هانا: درمورد جمله ی دو روز پیشت سخن دارم ایا تو سیگار میکشی
ته: یس حالا شماهم برین بیرون میخوام لباس بپوشم
همه بیرون متظرش موندیم
دکتر: بیمار اجازه ی مرخص شدن ندارن
کوک: دکتر اجازه ی زرت و پرت کردن ندارد
ته: خب من اومدم کوک بپر بالا
رفتم رو کولش
کوک: هار هار فشار بخورین
♡ پایان ♡
♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆
پارت 5۶
نارا: چرا چناب کیم؟
ته: چون با من ازدواج کرده و باید با فامیل من صداش بزنید
دوهی: تو مراسم ختم مارک ازدواج کردین؟
کوک: نه قبلش ازدواج کرده بودیم ولی قرار شد هروقت من برگشتم کره تهیونگ بهم حلقه بده
سوهو: الان ارومی
ته: اگه دهنو ببندی اره
نارا: شیبال احمق بزدل
ته: حرفتو پس بگیر
نارا: پس میگیرم
کوک: خب تموم شد
ویوی ته
که یهو جونگکوک پرید بغلم
کوک: تولدت مبارک ته ته
پشونیشو بوسیدم
ته : ممونم پاپی
کوک: خواهش میکنم
دوهی: هوهو تکرار کنید هوهو
همه: هو هو خب چرا
دوهی: چون چ وصل شده به را خب چون تهیونگ فردا عمل داره
ته: آ یادم رفت بهتون بگم
نارا: یعنی قراره تومورت برداشته بشه
ته: و به امکان ۸۰ درصد زنده از اون عمل بیرون نیام و کوک و نارا
کوک.و نارا: در نبود تو نه میریم تو اتاقت نه دست به اون وسیله هه میزنیم
کوک: ولی من قول نمیدم نمیرم تو اتاقت
ته: تورو که نمیشه کارت کرد پس دست به اون وسیله هه نمیزنین
دو روز بعد در بیمارستان
ته: هان چطونه من که زندم نمردم
م. تهیونگ: این خوش شانسیه که زنده موندی
کوک: فشار بخور هودیه تورو پوشیدم
ته: فشار چیه من بایو خوشحال باشم یه پاپی کوچولو ی فضول جلومه
کوک: " زبون در اورد "
نارا: زندگی همین است یکی مصل این باید به چپش باشد زیرا هشتاد درصد قرار بوده بمیره ولی شانسش خیلی خور بوده
هانا: من و شوهرم امده ایم
جیمین: خوبه زنده ای
دوهی: اهان نارا و کوک دیروز سه ساعت تمام برات سناریو ساختن
کوک: اره جات خالی شیرقهوه ی موردعلاقه ی تورو هم خوردیم
ته: هوی پرستار گم رو بیرون
پرستار: اقای کیم تهیونگ دوروزه اومدین اینجا ما فقط دیدیم وقتی بیدار میشین به ما فوش میدین
کوک: مشکل داری " جدی "
پرستار: خیر وضیفه ی ما همینه که از بیمارمون مراقبت کنیم
کوک: پس هیچ وقت دیگه هیچ وقت اسم تهیونگو از دهنت نشنوم " جدی "
پرستار: برو بابا برا من شاخو شونه نکش
که یه صندلی خورد تو سرش
ته: توهم برای همسر من شاخ و شونه نکش
پرستار: اقای دکتر بیان این بیمار اخ روانیتونو بگیرن
کوک: بروگمشو بیرن " عربده "
رفت بیرون
کوک: خب داشتیم میگفتیم." کیوت "
جیا: این اونه یا اون اینه
ته: اره اون دوتا یک نفرن
هانا: درمورد جمله ی دو روز پیشت سخن دارم ایا تو سیگار میکشی
ته: یس حالا شماهم برین بیرون میخوام لباس بپوشم
همه بیرون متظرش موندیم
دکتر: بیمار اجازه ی مرخص شدن ندارن
کوک: دکتر اجازه ی زرت و پرت کردن ندارد
ته: خب من اومدم کوک بپر بالا
رفتم رو کولش
کوک: هار هار فشار بخورین
♡ پایان ♡
♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆
۵.۵k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.