Extraordinary 19
ویو_راوی : اشکای ریکی میریخت روی موهای ا/ت و به قدری زیاد بودن که موهای ا/ت داشت کاملا خیس میشد همون موقع یکی از دکترای اورژانس آوند ا/ت رو از صندلی باز کرد و از ریکی کمک خواست که ا/ت رو بقل کنه و بزاره روی تخت امبولانس ریکی دستاش شل شده بود و همونجوری لرزون لرزون ا/ت رو بلند کرد و سپرد دست دکترا و باهاشون تا بیمارستان مرکزی جایی که ا/ت قرار بود بستری بشه رفت ا/ت رو سریع بردن توی اتاق عمل و گفتن ۲ ساعت کار داره و ریکی میتونه تا اون موقع به پلیس بگه چه اتفاقاتی افتاده
پلیس : میشه تعریف کنین چیشد ؟
ریکی :من و ا/ت خونه بودیم که یکی زنگ در رو زد و ا/ت در رو باز کرد امروز تولدشه و من فکر کردم داداشش اینا اومدن ولی بعد از ۱ دقیقه وقتی دیدم خیلی ساکته به هوای اینکه چقد نمک بریزم صداش کردم و دیدم در بازه ا/ت نیست و در آسانسور داره بسته میشه ولی ا/ت توی آسانسور نبود و من برای ۲ دقیقه اونجا علاف شدم و رفتم توی خیابون و از یه خانمی رندوم مشخصات ا/ت رو پرسیدم و گفت اونو دیده و و بهم چند تا مشخصات از ماشینی که توش بودن و کسی که رانندگی میکرد و طرفی که میرفتن داد منم بهم همون سمت رفتم و تقریبا از شهر که خارج شدم ماشینی که اون خانوم گفته بود جلوی در یه انبار خرابه کع زیر زمین داشت پارک شده بود و پلاکش خط خورده بود وارد ساختمون که شدم دیدم در زیر زمین بازه از لای در ا/ت رو دیدم که خونی کف زمینه و مین یونگی که با یه لیوان الکل نشسته نگاهش میکنه و بهش میخنده زنگ زدم به پلیس و رفتم سراغ مین یونگی و بهش گفتم که چرا اینکارو کرده وقتی ام سعی داشت فرار کنه گرفتینش
پلیس : ممنون از اطلاعاتتون
ویو_راوی : ریکی اینو به پلیس گفت رفت شمارش رو به پذیرش داد و گفت که وقتی ا/ت از اتاق عمل در اومد بهش زنگ بزنن و رفت تا خوابگاه تی اکس تی
زنگ زد *،
تهیون : سلام ریکی خوبی؟ بیا تو دم در زشته
ریکی : ه هیونگ ی یونگی ا ا/ت رو با تیر زده
تهیون : چ چی ... س سوبین ب بیا ببین این چیمیگه
سوبین : اتفاقی افتاده؟
ریکی: ی یونگی با تیر ا/ت رو زده ا الان ا/ت توی اتاق عمله ا امضای منو به عنوان همراه قبول نمیکنن م میگن ب برای همراه ا امضای خانواده نیازه
بومگیو از اون پشت مشتا با کاپشن میاد : من میرم بیمارستان حواسم به ا/ت هس شماها نگران نباشید فقط ۲۴/۷ در دسترس باشید باشه؟
پلیس : میشه تعریف کنین چیشد ؟
ریکی :من و ا/ت خونه بودیم که یکی زنگ در رو زد و ا/ت در رو باز کرد امروز تولدشه و من فکر کردم داداشش اینا اومدن ولی بعد از ۱ دقیقه وقتی دیدم خیلی ساکته به هوای اینکه چقد نمک بریزم صداش کردم و دیدم در بازه ا/ت نیست و در آسانسور داره بسته میشه ولی ا/ت توی آسانسور نبود و من برای ۲ دقیقه اونجا علاف شدم و رفتم توی خیابون و از یه خانمی رندوم مشخصات ا/ت رو پرسیدم و گفت اونو دیده و و بهم چند تا مشخصات از ماشینی که توش بودن و کسی که رانندگی میکرد و طرفی که میرفتن داد منم بهم همون سمت رفتم و تقریبا از شهر که خارج شدم ماشینی که اون خانوم گفته بود جلوی در یه انبار خرابه کع زیر زمین داشت پارک شده بود و پلاکش خط خورده بود وارد ساختمون که شدم دیدم در زیر زمین بازه از لای در ا/ت رو دیدم که خونی کف زمینه و مین یونگی که با یه لیوان الکل نشسته نگاهش میکنه و بهش میخنده زنگ زدم به پلیس و رفتم سراغ مین یونگی و بهش گفتم که چرا اینکارو کرده وقتی ام سعی داشت فرار کنه گرفتینش
پلیس : ممنون از اطلاعاتتون
ویو_راوی : ریکی اینو به پلیس گفت رفت شمارش رو به پذیرش داد و گفت که وقتی ا/ت از اتاق عمل در اومد بهش زنگ بزنن و رفت تا خوابگاه تی اکس تی
زنگ زد *،
تهیون : سلام ریکی خوبی؟ بیا تو دم در زشته
ریکی : ه هیونگ ی یونگی ا ا/ت رو با تیر زده
تهیون : چ چی ... س سوبین ب بیا ببین این چیمیگه
سوبین : اتفاقی افتاده؟
ریکی: ی یونگی با تیر ا/ت رو زده ا الان ا/ت توی اتاق عمله ا امضای منو به عنوان همراه قبول نمیکنن م میگن ب برای همراه ا امضای خانواده نیازه
بومگیو از اون پشت مشتا با کاپشن میاد : من میرم بیمارستان حواسم به ا/ت هس شماها نگران نباشید فقط ۲۴/۷ در دسترس باشید باشه؟
۵.۸k
۰۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.