پارت ۱۶ آوای عشق
پارت ۱۶ آوای عشق
رکسانا:« آم... چرا که نه.
یونجون لبخندی زد ... نگاهم اوفتاد روی جونگ کوک ، اخماش رفته بود تو هم و به من و یونجون نگاه میکرد. بلند شدم و با یونجون رفتم روی سن. چراغا خاموش شد ، همه میرقصیدن و از مهمونی لذت میبردن. جام و عوض کردم و با جونگ کوک جفت شدم.
جونگ کوک:« خشگل شدی!.
من:« خیلی ممنون ، تو هم عالی شدی😊.
جونگ کوک:« خیلی ممنون ... چیزه... چی شد که... بیخیال فراموشش کن.
من:« ببین یا یه حرفیو نزن یا اگه میزنی کامل بگو من چی؟.
جونگ کوک:« تو چرا درخواست رقص یونجون قبول کردی؟.
من:« خب... تو خودت و بزار جای من تو بودی قبول نمیکردی؟!.
جونگ کوک:« من اگه دختر بودم بهش نگاهم نمیکردم چه برسه باهاش برقصم... پسره نکبت.
داشتم میمردم از خند اما نباید از اون خنده های داغونی که جلو بچه ها میکنم میکردم فقط در حد یه لبخند زدم و سرم و انداختم پایین.
من:« تو چرا... فکر کنم باید جامو عوض کنم.
جونگ کوک:« نه!.
من:« ها؟.
جونگ کوک:« نه هی...هیچی برو.
بهم کمک کرد بچرخم و جامو عوض کنم... رقص که تموم شد برگشتم پیش دخترا.
دخترا:« وای دختر اون بالا که بودی همه به شما نگاه میکردن محشر بودید آفرین زوج طلایی😂.
من:« زهر مار... هی...هیچم اینطور نیست ما فقط رقصیدیم.
جین هو:« باشه من الان مثلا باور کردم.
لروکس:« آره رو سر منم دوتا شاخه.
همشون زدن زیر خنده. منم چشم غره ای رفتم و رفتم سمت سرویس ...
ادامه پارت بعد
لایک و کامنت فراموش نشه عشقا💕
رکسانا:« آم... چرا که نه.
یونجون لبخندی زد ... نگاهم اوفتاد روی جونگ کوک ، اخماش رفته بود تو هم و به من و یونجون نگاه میکرد. بلند شدم و با یونجون رفتم روی سن. چراغا خاموش شد ، همه میرقصیدن و از مهمونی لذت میبردن. جام و عوض کردم و با جونگ کوک جفت شدم.
جونگ کوک:« خشگل شدی!.
من:« خیلی ممنون ، تو هم عالی شدی😊.
جونگ کوک:« خیلی ممنون ... چیزه... چی شد که... بیخیال فراموشش کن.
من:« ببین یا یه حرفیو نزن یا اگه میزنی کامل بگو من چی؟.
جونگ کوک:« تو چرا درخواست رقص یونجون قبول کردی؟.
من:« خب... تو خودت و بزار جای من تو بودی قبول نمیکردی؟!.
جونگ کوک:« من اگه دختر بودم بهش نگاهم نمیکردم چه برسه باهاش برقصم... پسره نکبت.
داشتم میمردم از خند اما نباید از اون خنده های داغونی که جلو بچه ها میکنم میکردم فقط در حد یه لبخند زدم و سرم و انداختم پایین.
من:« تو چرا... فکر کنم باید جامو عوض کنم.
جونگ کوک:« نه!.
من:« ها؟.
جونگ کوک:« نه هی...هیچی برو.
بهم کمک کرد بچرخم و جامو عوض کنم... رقص که تموم شد برگشتم پیش دخترا.
دخترا:« وای دختر اون بالا که بودی همه به شما نگاه میکردن محشر بودید آفرین زوج طلایی😂.
من:« زهر مار... هی...هیچم اینطور نیست ما فقط رقصیدیم.
جین هو:« باشه من الان مثلا باور کردم.
لروکس:« آره رو سر منم دوتا شاخه.
همشون زدن زیر خنده. منم چشم غره ای رفتم و رفتم سمت سرویس ...
ادامه پارت بعد
لایک و کامنت فراموش نشه عشقا💕
۴۵.۶k
۱۸ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.