هـای،نتونستم زودی بزارم ببخشــید پارت جدید•
•خیانت پارت 3•
بعد چند ساعت بلند میشی و کتت رو برمیداری و میری سمت ماشینت روشن میکنی و میری سمت خونت و بعد 1 ساعت میرسی و در خونه رو باز میکنی و کلید ماشینت رو میذاری روی میز کنار در و میریسمت اتاقت و میخوابی
(فردا صبح)
با صدای زنگ گوشیت از خواب بیدارمیشی
ا.ت:بله؟ (با صدای خابالو)
یونا:سلامممممم
ا.ت:سر صبحی چقد سرحالیی چیشده؟
یونا:هیچی...هیچی نشده
ا.ت:اوکی...پس فعلا
یونا:باشه خدافظ
تلفن رو قطع میکنی و میری سمت دست شویی دست و صورتت رو میشوری و یه لباس انتخاب میکنی و میپوشیش و کلید ماشینت رو برمیداری و سوار ماشینت میشی و میری سمت شرکت
در شرکت و باز میکنی و میری اتاقت که منشی میاد داخل
منشی:صبح بخیر رئیس مهمونی ساعت 9 هستش
ا.ت:باشه میتونی بری
منشی میره بیرون توهم به کارات میرسی که ساعت 7 میشه
ا.ت:اخ اخ باید برم خونه حاضر شم
از جات بلند میشی و میری خونت
بعد چند ساعت بلند میشی و کتت رو برمیداری و میری سمت ماشینت روشن میکنی و میری سمت خونت و بعد 1 ساعت میرسی و در خونه رو باز میکنی و کلید ماشینت رو میذاری روی میز کنار در و میریسمت اتاقت و میخوابی
(فردا صبح)
با صدای زنگ گوشیت از خواب بیدارمیشی
ا.ت:بله؟ (با صدای خابالو)
یونا:سلامممممم
ا.ت:سر صبحی چقد سرحالیی چیشده؟
یونا:هیچی...هیچی نشده
ا.ت:اوکی...پس فعلا
یونا:باشه خدافظ
تلفن رو قطع میکنی و میری سمت دست شویی دست و صورتت رو میشوری و یه لباس انتخاب میکنی و میپوشیش و کلید ماشینت رو برمیداری و سوار ماشینت میشی و میری سمت شرکت
در شرکت و باز میکنی و میری اتاقت که منشی میاد داخل
منشی:صبح بخیر رئیس مهمونی ساعت 9 هستش
ا.ت:باشه میتونی بری
منشی میره بیرون توهم به کارات میرسی که ساعت 7 میشه
ا.ت:اخ اخ باید برم خونه حاضر شم
از جات بلند میشی و میری خونت
۹.۴k
۳۰ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.