مغالطه ای با عنوان احترام به عقاید(۱)
مغالطهای با عنوان احترام به عقاید(۱)
این روز ها بار ها از احترام به عقاید صحبت میشود. در این نوشتار به این موضوع میپردازیم که اولا چرا احترام به عقاید ممکن است ضد اخلاقی باشد و همچنین صورت صحیحتر این گزاره را ارائه خواهیم کرد. ابتدا باید دربارهی سور استفاده شده در این گزاره بیشتر بپردازیم. دو حالت برای این گزاره وجود دارد:
هر عقیده ای محترم است. (سور عمومی)
عقایدی وجود دارند که محترم هستند. (سور وجودی)
لازم است که ابتدا دربارهی حالت اول بحث کنیم. برای نشان دادن این که یک گزاره اشتباه است باید نشان داد که نقیض آن صحیح است به عبارتی برای آن که نشان دهیم هر عقیده ای محترم نیست باید یک عقیده یافت که محترم نباشد. بدیهی است که چنین عقایدی فراوانند، برای مثال عقیدهی برتری نژاد آریایی نسبت به دیگران را در نظر بگیرید. در این باور نازی ها اعتقاد داشتند که باید یهودی ها کشته شوند چرا که نژاد برتر آن ها باید خالص بماند. پر واضح است که چنین عقیده نه تنها قابل احترام نیست بلکه باید به شدت با آن مقابله کرد یا فرض کنید عدهای عقیده دارند که تجاوز جنسی به کودکان کار بدی نیست (دقت کنید که عقیده دارند نه این که خود تجاوز میکنند.) آیا میتوان به این چنین عقایدی احترام گذاشت؟ اگر عقیدهی گروهی بر آن باشد که باید باورمندان به یک دین خاص را کشت چه طور؟ آیا عقیدهی داعش، طالبان و گروههای دیگر تروریستی، محترم است؟ مشخص است که این چنین نیست بنابراین ثابت کردیم که هر عقیده ای محترم نیست.
برای اثبات گزاره ها با سور وجودی کافی است یک نمونه یافت که در گزاره صدق کند و برای نفی آن باید نشان داد که تمام نمونه های ممکن در گزاره صدق نمیکنند. برای مثال اگر بخواهیم نشان دهیم که عقایدی هستند که محترم اند کافی است یک عقیدهی قابل احترام بیابیم. این گزاره واضح است که صحیح است، چرا که برای مثال عقیدهی کمک کردن به دیگران، یا عقیده به راست گویی مشخصا قابل احترام هستند.
این روز ها بار ها از احترام به عقاید صحبت میشود. در این نوشتار به این موضوع میپردازیم که اولا چرا احترام به عقاید ممکن است ضد اخلاقی باشد و همچنین صورت صحیحتر این گزاره را ارائه خواهیم کرد. ابتدا باید دربارهی سور استفاده شده در این گزاره بیشتر بپردازیم. دو حالت برای این گزاره وجود دارد:
هر عقیده ای محترم است. (سور عمومی)
عقایدی وجود دارند که محترم هستند. (سور وجودی)
لازم است که ابتدا دربارهی حالت اول بحث کنیم. برای نشان دادن این که یک گزاره اشتباه است باید نشان داد که نقیض آن صحیح است به عبارتی برای آن که نشان دهیم هر عقیده ای محترم نیست باید یک عقیده یافت که محترم نباشد. بدیهی است که چنین عقایدی فراوانند، برای مثال عقیدهی برتری نژاد آریایی نسبت به دیگران را در نظر بگیرید. در این باور نازی ها اعتقاد داشتند که باید یهودی ها کشته شوند چرا که نژاد برتر آن ها باید خالص بماند. پر واضح است که چنین عقیده نه تنها قابل احترام نیست بلکه باید به شدت با آن مقابله کرد یا فرض کنید عدهای عقیده دارند که تجاوز جنسی به کودکان کار بدی نیست (دقت کنید که عقیده دارند نه این که خود تجاوز میکنند.) آیا میتوان به این چنین عقایدی احترام گذاشت؟ اگر عقیدهی گروهی بر آن باشد که باید باورمندان به یک دین خاص را کشت چه طور؟ آیا عقیدهی داعش، طالبان و گروههای دیگر تروریستی، محترم است؟ مشخص است که این چنین نیست بنابراین ثابت کردیم که هر عقیده ای محترم نیست.
برای اثبات گزاره ها با سور وجودی کافی است یک نمونه یافت که در گزاره صدق کند و برای نفی آن باید نشان داد که تمام نمونه های ممکن در گزاره صدق نمیکنند. برای مثال اگر بخواهیم نشان دهیم که عقایدی هستند که محترم اند کافی است یک عقیدهی قابل احترام بیابیم. این گزاره واضح است که صحیح است، چرا که برای مثال عقیدهی کمک کردن به دیگران، یا عقیده به راست گویی مشخصا قابل احترام هستند.
۱.۷k
۰۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.