𝐀𝐥𝐨𝐧𝐞 𝐢𝐧 𝐒𝐞𝐨𝐮𝐥 فصل ۵ پارت ۲۰
وقتی که اشپزخونه رو دسته گل کردن اومدن رو مبل نشستن.......پشمام ریخت همیشه فرار میکردن
_همیشه از ظرف شستن فرار میکردین حالا چیشده کل اشپزخونه رو تمیز کردین؟
هوبی_گفتیم بعد این همه وقت ما ظرف بشوریم
_خدایا شکرت بلاخره فهمیدن ظرف شستن عیب نیست
جین_ا.ت؟
_بله
جین_دیگه بهت کسی هیت نمیده؟
_راستش نه خیلی وقته که هنه دوستم دارن باورتون میشه یکی توی خیابون چند وقت پیش وقتی منو دید ارم امضا گرفت و باهام عکس گرفت گفت تو اولین ایدول دختری هستی که خیلی دوستش دارم گفت بعد از بی تی اس تورو خیلی دوست دارم
خیلی ذوق زده شدم تازه این روزا خیلی ها روی دایرکت اینستام پیام های خوشحال کننده میزارن حتی وقتی لایو گذاشته بودم خیلیا گفتن دوست داریم دوست داریم و از اینکه پیش بی تی اس زندگی میکنی خیلی خوشحالیم
جین_خیلی خوبه پس بالاخره هیت دادنا تموم شدن
_البته نه تقریبا.....هنوز کمی از ادمای مزخرف هستن که هیت میدن اما دیگه برات ارزشی نداره
ته_درسته حتی قراره روزی که کنسرت داریم رابطه مون باهم رو رسمی کنیم
_وا.واقعا؟ولی چرا؟
ته_دیگه نمیخوام این قضیه رو از ارمی ها پنهون کنم
_اما اگه همه ازم متنفر بشن چی؟اگه بازم هیت بگیرم اگه بازم مثل یک سال میش بشه؟؟؟من تازه معروف شدم تازه شناخته شدم
ته_بزام مهم نیست برای توهم مهم نباشه چون این چیزی نیست که بخوایم راجبش به اونا حساب پس بدیم در ضمن به من اعتماد کن ارمی ها خیلی مهربونن درک میکنن که من دوست دارم
_خدا کنه.......میگم بریم بخوابیم خسته شدم
ته_اوکی بریم
_شب بخیر پسرا
پسرا_شب توهم بخیر
رفتیم تو اتاق لباس خواب کیوتمو پوشیدم مسواک زدم صورتمم با صابون شستم و اومدم یکم کرم به صورتم و دستام زدم بعد موهامم گوجه ای بالا بستم و رفتم توی تخت زیر پتو تهیونگ هم مسواک زد و اومد رو تخت دراز کشید روبه هم دراز کشیدیم
ته_شب بخیر
_شب بخیر زندگیم
بعد همو بغل کردیم و خوابیدیم
(فردا صبح)
چشمامو باز کردم تهیونگ رو هم بیدار کردم چون برای کنسرت باید تمرین میکردن
ته_نمیخوام بیدار شم اذیتم نکن
_اما باید بیداز شی امروز کار زیاد دارین
ته_یکم دیگه یکم فقط یک کوشولو
_نمیشه پاشو تهیونگ
انقد اصرار کردم و غر زدم که بلند شد یکم نگاهم کردم بعد یهو به سمتم اومد و جامونو عوض کرد و روم خیمه زد اما فاصلش بیشتر بود باهام
ته_چرا اذیتم میکنی؟دوست داری منم اذیتت کننم؟😈(منظورش از اذیت یک چیز دیگس دوستانم😂😈)
_ن.نه غلط کردم ببخشید
ته_عافرین
از روم بلند شد و خندید
ته_قیافت خیلی خنده دار بود باید میدیدی🤣
_ممنون😐
ته_خواهش میکنم😂😐
صورتمو شستم اونم صورتشو شست رفتیم پایین صبونه خوردیم بعد من تلوزیون تماشا میکردم و تهیونگ هم ناچار بود بره تمرین اما خیلی ناراحت بود چون................
_همیشه از ظرف شستن فرار میکردین حالا چیشده کل اشپزخونه رو تمیز کردین؟
هوبی_گفتیم بعد این همه وقت ما ظرف بشوریم
_خدایا شکرت بلاخره فهمیدن ظرف شستن عیب نیست
جین_ا.ت؟
_بله
جین_دیگه بهت کسی هیت نمیده؟
_راستش نه خیلی وقته که هنه دوستم دارن باورتون میشه یکی توی خیابون چند وقت پیش وقتی منو دید ارم امضا گرفت و باهام عکس گرفت گفت تو اولین ایدول دختری هستی که خیلی دوستش دارم گفت بعد از بی تی اس تورو خیلی دوست دارم
خیلی ذوق زده شدم تازه این روزا خیلی ها روی دایرکت اینستام پیام های خوشحال کننده میزارن حتی وقتی لایو گذاشته بودم خیلیا گفتن دوست داریم دوست داریم و از اینکه پیش بی تی اس زندگی میکنی خیلی خوشحالیم
جین_خیلی خوبه پس بالاخره هیت دادنا تموم شدن
_البته نه تقریبا.....هنوز کمی از ادمای مزخرف هستن که هیت میدن اما دیگه برات ارزشی نداره
ته_درسته حتی قراره روزی که کنسرت داریم رابطه مون باهم رو رسمی کنیم
_وا.واقعا؟ولی چرا؟
ته_دیگه نمیخوام این قضیه رو از ارمی ها پنهون کنم
_اما اگه همه ازم متنفر بشن چی؟اگه بازم هیت بگیرم اگه بازم مثل یک سال میش بشه؟؟؟من تازه معروف شدم تازه شناخته شدم
ته_بزام مهم نیست برای توهم مهم نباشه چون این چیزی نیست که بخوایم راجبش به اونا حساب پس بدیم در ضمن به من اعتماد کن ارمی ها خیلی مهربونن درک میکنن که من دوست دارم
_خدا کنه.......میگم بریم بخوابیم خسته شدم
ته_اوکی بریم
_شب بخیر پسرا
پسرا_شب توهم بخیر
رفتیم تو اتاق لباس خواب کیوتمو پوشیدم مسواک زدم صورتمم با صابون شستم و اومدم یکم کرم به صورتم و دستام زدم بعد موهامم گوجه ای بالا بستم و رفتم توی تخت زیر پتو تهیونگ هم مسواک زد و اومد رو تخت دراز کشید روبه هم دراز کشیدیم
ته_شب بخیر
_شب بخیر زندگیم
بعد همو بغل کردیم و خوابیدیم
(فردا صبح)
چشمامو باز کردم تهیونگ رو هم بیدار کردم چون برای کنسرت باید تمرین میکردن
ته_نمیخوام بیدار شم اذیتم نکن
_اما باید بیداز شی امروز کار زیاد دارین
ته_یکم دیگه یکم فقط یک کوشولو
_نمیشه پاشو تهیونگ
انقد اصرار کردم و غر زدم که بلند شد یکم نگاهم کردم بعد یهو به سمتم اومد و جامونو عوض کرد و روم خیمه زد اما فاصلش بیشتر بود باهام
ته_چرا اذیتم میکنی؟دوست داری منم اذیتت کننم؟😈(منظورش از اذیت یک چیز دیگس دوستانم😂😈)
_ن.نه غلط کردم ببخشید
ته_عافرین
از روم بلند شد و خندید
ته_قیافت خیلی خنده دار بود باید میدیدی🤣
_ممنون😐
ته_خواهش میکنم😂😐
صورتمو شستم اونم صورتشو شست رفتیم پایین صبونه خوردیم بعد من تلوزیون تماشا میکردم و تهیونگ هم ناچار بود بره تمرین اما خیلی ناراحت بود چون................
۴۴.۶k
۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.