پارت²
پارت²
صدای ماشین اومد
من دوستم احساس خطر کردیم
قایم شدیم
من زیر تخت قایم شده بودم
که دیدم مردی با صورت سوخته وارد شد
که دستش یک زن زخمی بود
که آن را اذیت کرده بود
ترسیده بودیم
که آن گاه صدای افتادن لیوانی از ساک دوستم آمد
مرد تعجب کرد.با صدای ترسناکش گفت:چه کسی جرعت کرده به کلبه ی من نزدیک شه
آن گاه ما سکوت کردیم
محل آنجا آرام شد
چاقو مرد افتاد؛
وبه زیرتخت نگاهی انداخت
من را دید 'من از دستش فرار کردم
وبه سمت جاده رفتم ناگهان ماشینی را دیدم ودرخواست کمک کردم
که دیدم همان مرد است وبه سمت کلبه
رفتم ....
صدای ماشین اومد
من دوستم احساس خطر کردیم
قایم شدیم
من زیر تخت قایم شده بودم
که دیدم مردی با صورت سوخته وارد شد
که دستش یک زن زخمی بود
که آن را اذیت کرده بود
ترسیده بودیم
که آن گاه صدای افتادن لیوانی از ساک دوستم آمد
مرد تعجب کرد.با صدای ترسناکش گفت:چه کسی جرعت کرده به کلبه ی من نزدیک شه
آن گاه ما سکوت کردیم
محل آنجا آرام شد
چاقو مرد افتاد؛
وبه زیرتخت نگاهی انداخت
من را دید 'من از دستش فرار کردم
وبه سمت جاده رفتم ناگهان ماشینی را دیدم ودرخواست کمک کردم
که دیدم همان مرد است وبه سمت کلبه
رفتم ....
۹۶۵
۰۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.