فیک عشق بی رحم پارت: ۴
لیانا: چقدر پرو بود دخترم دیگه تورو اینجا نمیارمت دخترا چیزی شده نمیدونم بگم یانه؟
میا: چی شده داری نگران مون میکنی عشقم؟
لیانا: نه خب من باید برای یه سفره کاری برم لندن برای ۴ ماه برمیگردم ولی لوسی چیکار کنم اگه اینجا بزار پوله زیادی میشه
لیا: گاو فکر کردم چیزی شده حالا بزارش پیش ما با یون یونی بازی می کنه اذیتم نمی کنه عشق خاله اش راستی کی قرار بری دختر خیلی حواست به خودت باشه خب کلید خونه اتم دارم سر میزنم بهش ولی ۴ ماه زیاد ولی صبر میکنم عزیزم (بغض)
لیانا: لیا گلم بغض نکن فردا میرم قول میدم هر زنگ بزنم پیام بدم که جای خالیم حس نمی کنی لوسی پیش شماست خب لوسی دخترم دختره خوبی خاله هارو اذیت نکنی قربونت برم میا گریه نکن دیگه فقط ۴ ماه باشه
میا: و ولی نمیشه لیانا زود برگرد لوسی دلش برات تنگ میشه من لیا یون یونی هم دلشون تنگ میشه بیاین همه رو دیگه رو بغل کنیم
لیا: بسه لیانا تو برو لباسات آماده کن لوسی با خودمون میبرم فعلا بای عشقم دلم برات تنگ میشه
لیانا: منم راستی ماشین ام میبرم لازم میشه بای
میا: لیا لیانا که دو جا کار میکنه خب ولی ما یه جا الان دیگه هیچ پولی نداریم اون مرده بود جانگ هوسوک کارتش پیش ماست پول زیادی گفت هر حقوق ۲ ۸ ماه مون میگه بزار زنگ بزنم بهش ها
لیا: میا شاید مافیایی چیزی در کار باشه زنگ بزن اگه چیزی شده به فاک رفتیم همش تقصیر تو میشه فهمیدی الانم زنگ بزن بزار روی بلندگو
میا: حله زنگ زد گذاشتم روی بلندگو جواب داد الو سلام با آقای جانگ هوسوک حرف میزنم
هوپی: بله خودم هستم ببخشید شما
میا: ما همون دخترایی هستیم کارت تون بهمون دادین هنوز پیشهاده تون سر جاشه
هوپی: آها بله سرجاشه چرا قبول کردید مگه
میا: بله قبول کردیم فقط باید کجا بیایم ساعته چند؟
هوپی: خب فردا صبح ساعته ۹ لطفا بیاین آدرس میفرستم فعلا بای
میا: باش بای گفت که وای جر روی بلندگو یادم نیست بریم بخوابیم ساعت ۲:۱٠ شبه
لیا: اوکیه بریم بخوابیم
میا: لیا بلند ساعت ۸:۳٠ پاشو دیر میشه ها
لیا: حله الان آماده میشم برو بیرون
لیا: بریم لوکیشن که فرستاده نشون بده
میا: چی شده داری نگران مون میکنی عشقم؟
لیانا: نه خب من باید برای یه سفره کاری برم لندن برای ۴ ماه برمیگردم ولی لوسی چیکار کنم اگه اینجا بزار پوله زیادی میشه
لیا: گاو فکر کردم چیزی شده حالا بزارش پیش ما با یون یونی بازی می کنه اذیتم نمی کنه عشق خاله اش راستی کی قرار بری دختر خیلی حواست به خودت باشه خب کلید خونه اتم دارم سر میزنم بهش ولی ۴ ماه زیاد ولی صبر میکنم عزیزم (بغض)
لیانا: لیا گلم بغض نکن فردا میرم قول میدم هر زنگ بزنم پیام بدم که جای خالیم حس نمی کنی لوسی پیش شماست خب لوسی دخترم دختره خوبی خاله هارو اذیت نکنی قربونت برم میا گریه نکن دیگه فقط ۴ ماه باشه
میا: و ولی نمیشه لیانا زود برگرد لوسی دلش برات تنگ میشه من لیا یون یونی هم دلشون تنگ میشه بیاین همه رو دیگه رو بغل کنیم
لیا: بسه لیانا تو برو لباسات آماده کن لوسی با خودمون میبرم فعلا بای عشقم دلم برات تنگ میشه
لیانا: منم راستی ماشین ام میبرم لازم میشه بای
میا: لیا لیانا که دو جا کار میکنه خب ولی ما یه جا الان دیگه هیچ پولی نداریم اون مرده بود جانگ هوسوک کارتش پیش ماست پول زیادی گفت هر حقوق ۲ ۸ ماه مون میگه بزار زنگ بزنم بهش ها
لیا: میا شاید مافیایی چیزی در کار باشه زنگ بزن اگه چیزی شده به فاک رفتیم همش تقصیر تو میشه فهمیدی الانم زنگ بزن بزار روی بلندگو
میا: حله زنگ زد گذاشتم روی بلندگو جواب داد الو سلام با آقای جانگ هوسوک حرف میزنم
هوپی: بله خودم هستم ببخشید شما
میا: ما همون دخترایی هستیم کارت تون بهمون دادین هنوز پیشهاده تون سر جاشه
هوپی: آها بله سرجاشه چرا قبول کردید مگه
میا: بله قبول کردیم فقط باید کجا بیایم ساعته چند؟
هوپی: خب فردا صبح ساعته ۹ لطفا بیاین آدرس میفرستم فعلا بای
میا: باش بای گفت که وای جر روی بلندگو یادم نیست بریم بخوابیم ساعت ۲:۱٠ شبه
لیا: اوکیه بریم بخوابیم
میا: لیا بلند ساعت ۸:۳٠ پاشو دیر میشه ها
لیا: حله الان آماده میشم برو بیرون
لیا: بریم لوکیشن که فرستاده نشون بده
۷.۷k
۰۵ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.