پارت ۲۵
پارت ۲۵
از جواب سوال مطمئن نبودم ولی مگه میشود به اون چشم ها نگاه کرد و حرفی نزد
دوباره کنترلم رو از دست دادم
- می خوام بشنوم ؛ بگو که دوسم داری
+ دو... دوست دارم
گفتم و بلا فاصله بوسه ی سختی رو شروع کرد
به آرومی دستمو پشت گردم کوک انداختم و همراهیش کردم
اون بوسه هر چی بود بهم آرامش میداد
بعد دقیقه کوک ازم جدا شد و صورتم دو با دستاش قاب کرد
- تو فقط منو دوست داری ا/ت فهمیدی ؟ فقط من
سری به تکون دارم و حرفش رو تایید کردم
- اونی که باید با تو عشق بازی کنه منم نه کسی دیگه میفهمی ؟
+ میفهمم
و دوباره بوسه جدیدی آغاز کردیم
نیاز داشتم به کوک نیاز داشتم و این نیاز وقتی بیشتر میشود که به چشمای کوک نگاه میکردم
کوک خندید و منو روی تخت خم کرد
به محض این که روم قرار گرفت بوسرو شکست
- چی می خوای ازم دکتر
جواب ندادم و خواستم دوباره کوک رو ببوسم که کوک عقب کشید
- نگفته بودی بوسیدن منو دوست داری دکتر
+ دوست دارم
با اعترافم سر کوک رو به خودم نزدیک کردم ولی کوک لب هاشو به گوشم رسوند و مک محکمی به لاله ی گوشم زد
شروع کرد به بوسیدن گردنم و ترقوه ام
و من هم ناله هایی از روی شهوت میگشیدم
+ اههه ... آه
چشم هامو بستم این چه احساسی بود ؟ این همه شهوت برای خواستن کوک از کجا اومده بود ؟
- به من نگاه کن ا/ت به چشمام نگاه کن
با گوشزد کوک چشم هامو باز کردم و به سیاهی چشماش خیره شدم
- اسم دوست پسرت چی بود ؟
+ تهیونگ
پایان پارت ۲۵
لایک کنید لطفا ♥️🙏
از جواب سوال مطمئن نبودم ولی مگه میشود به اون چشم ها نگاه کرد و حرفی نزد
دوباره کنترلم رو از دست دادم
- می خوام بشنوم ؛ بگو که دوسم داری
+ دو... دوست دارم
گفتم و بلا فاصله بوسه ی سختی رو شروع کرد
به آرومی دستمو پشت گردم کوک انداختم و همراهیش کردم
اون بوسه هر چی بود بهم آرامش میداد
بعد دقیقه کوک ازم جدا شد و صورتم دو با دستاش قاب کرد
- تو فقط منو دوست داری ا/ت فهمیدی ؟ فقط من
سری به تکون دارم و حرفش رو تایید کردم
- اونی که باید با تو عشق بازی کنه منم نه کسی دیگه میفهمی ؟
+ میفهمم
و دوباره بوسه جدیدی آغاز کردیم
نیاز داشتم به کوک نیاز داشتم و این نیاز وقتی بیشتر میشود که به چشمای کوک نگاه میکردم
کوک خندید و منو روی تخت خم کرد
به محض این که روم قرار گرفت بوسرو شکست
- چی می خوای ازم دکتر
جواب ندادم و خواستم دوباره کوک رو ببوسم که کوک عقب کشید
- نگفته بودی بوسیدن منو دوست داری دکتر
+ دوست دارم
با اعترافم سر کوک رو به خودم نزدیک کردم ولی کوک لب هاشو به گوشم رسوند و مک محکمی به لاله ی گوشم زد
شروع کرد به بوسیدن گردنم و ترقوه ام
و من هم ناله هایی از روی شهوت میگشیدم
+ اههه ... آه
چشم هامو بستم این چه احساسی بود ؟ این همه شهوت برای خواستن کوک از کجا اومده بود ؟
- به من نگاه کن ا/ت به چشمام نگاه کن
با گوشزد کوک چشم هامو باز کردم و به سیاهی چشماش خیره شدم
- اسم دوست پسرت چی بود ؟
+ تهیونگ
پایان پارت ۲۵
لایک کنید لطفا ♥️🙏
۴.۶k
۰۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.