قانون اول 🔪 p2
۱ ساعت بعد
همه برگه هارو دادن
مدیر:خب میخوایم بگیم که کیا خوب دادن چون در همون ۱۰ دقیقه همش چک شد چون افراد زیاد بودن خب کسانی که باید بمونن
پارک یور و.............. و درآخر لی ا.ت
ویو ا.ت
منو گفت یسسسسسس فقط ۵۰۰ نفر موندن و بقیه رفتن عیب نداره حالا میخوان گروه هارو معرفی کنن یسسسسس گروه ها منظورم معروف ترینشان نه مارو تو گروه بذارن
مدیر:اولین گروه ضد گلوله ها و دومین گروه..........
۲ روز بعد
ویو ا.ت
دوباره باید تمرین کنیم رفتم تو اتاق پرو دخترونه و لباس پوشیدم و اومدم بیرون که چند تا پسر هیز اومدن پیشم
جیوو: اوه چه بدنی داری مایل به اینکه دوس دخترم بشی؟
ا.ت:لطفا برید میخوام برم
جیوو:اوه چرا منو دوس نداری بیبی؟
ا.ت:آقای جیوو لطفا برید میخوام برم
جیوو: چرا جیوو میتونی ددی صدام کنی بیب
ا.ت عقب عقب میرفت که خورد یه یکی و برگشت دید اون اون چرا اینجاس
کوک: آقای مربی کیم جیوو دارید به یه دختر تجا*وز میکنید؟ اگه مدریت بفهمه چیکار میکنه؟(جدی)
جیوو:امم نه فقط قصد شوخی داشتم با اجازه خانم لی ا.ت
و سریع با اون چند نفر در رفت
ا.ت:اوه ببخشید مربی جونگ کوک (تعظیم)
ویو ا.ت
داشتن بهم نزدیک نیشدن که خوردم به یکی برگشتم دیدم کوکه درواقع یکی از عضو های ضد گلوله ها خیلی جذابه به اونا یچیز گفت که اون عوضی ها در رفتن بعد ازش معذرت خواهی کردم سرتا پام رو نگاه کرد و اخم کرد
کوک:این چیه پوشیدی؟(اخم)
ا.ت:خ..خب لباسم دیگه
کوک:برو عوضش کن
ا.ت:چرا باید این کار رو بکنم؟
کوک:چون زیادی لختیه و دوباره مزاحمت میشن
ا.ت:نمیخوام
کوک:باش پس با این لباسا سر کلاس من نیا
ا.ت:یعنی چی؟
کوک:من امروز مربیم
بعد رفت
ویو ا.ت
خدا بگم چیکارش نکنه نمیتونم با این لباسا برم خدارو شکر لباس دیگه ای آوردم
رفت عوض کرد و رفت سر کلاس
(کوک رو ا.ت کراش نیس فقط بنظرش ا.ت هنوز بچس و راحت گول میخوره بنظرش دختر باحالیه مث بقیه عوضی نیس)
همه برگه هارو دادن
مدیر:خب میخوایم بگیم که کیا خوب دادن چون در همون ۱۰ دقیقه همش چک شد چون افراد زیاد بودن خب کسانی که باید بمونن
پارک یور و.............. و درآخر لی ا.ت
ویو ا.ت
منو گفت یسسسسسس فقط ۵۰۰ نفر موندن و بقیه رفتن عیب نداره حالا میخوان گروه هارو معرفی کنن یسسسسس گروه ها منظورم معروف ترینشان نه مارو تو گروه بذارن
مدیر:اولین گروه ضد گلوله ها و دومین گروه..........
۲ روز بعد
ویو ا.ت
دوباره باید تمرین کنیم رفتم تو اتاق پرو دخترونه و لباس پوشیدم و اومدم بیرون که چند تا پسر هیز اومدن پیشم
جیوو: اوه چه بدنی داری مایل به اینکه دوس دخترم بشی؟
ا.ت:لطفا برید میخوام برم
جیوو:اوه چرا منو دوس نداری بیبی؟
ا.ت:آقای جیوو لطفا برید میخوام برم
جیوو: چرا جیوو میتونی ددی صدام کنی بیب
ا.ت عقب عقب میرفت که خورد یه یکی و برگشت دید اون اون چرا اینجاس
کوک: آقای مربی کیم جیوو دارید به یه دختر تجا*وز میکنید؟ اگه مدریت بفهمه چیکار میکنه؟(جدی)
جیوو:امم نه فقط قصد شوخی داشتم با اجازه خانم لی ا.ت
و سریع با اون چند نفر در رفت
ا.ت:اوه ببخشید مربی جونگ کوک (تعظیم)
ویو ا.ت
داشتن بهم نزدیک نیشدن که خوردم به یکی برگشتم دیدم کوکه درواقع یکی از عضو های ضد گلوله ها خیلی جذابه به اونا یچیز گفت که اون عوضی ها در رفتن بعد ازش معذرت خواهی کردم سرتا پام رو نگاه کرد و اخم کرد
کوک:این چیه پوشیدی؟(اخم)
ا.ت:خ..خب لباسم دیگه
کوک:برو عوضش کن
ا.ت:چرا باید این کار رو بکنم؟
کوک:چون زیادی لختیه و دوباره مزاحمت میشن
ا.ت:نمیخوام
کوک:باش پس با این لباسا سر کلاس من نیا
ا.ت:یعنی چی؟
کوک:من امروز مربیم
بعد رفت
ویو ا.ت
خدا بگم چیکارش نکنه نمیتونم با این لباسا برم خدارو شکر لباس دیگه ای آوردم
رفت عوض کرد و رفت سر کلاس
(کوک رو ا.ت کراش نیس فقط بنظرش ا.ت هنوز بچس و راحت گول میخوره بنظرش دختر باحالیه مث بقیه عوضی نیس)
۷.۶k
۱۹ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.